ویژگیهای صحیفه سجادیّه
صحیفه سجادیه، مجموعهای از ادعیه امام سجاد ـ علیه السلام ـ است كه بعد از قرآن كریم و كتاب مقدس نهج البلاغه حاوی والاترین معارف الهی شمرده میشود و به حق (اخت القرآن) و انجیل اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و زبور آل محمد ـ علیهم السلام ـ لقب یافته است. پیشوای چهارم بعد از حادثه خونین كربلا كه همه راهها را برای بیان حقایق مسدود یافت، با زبان دعا به ارشاد بشر پرداخته و تا ابد به جوامع انسانی رهنمودهای ارزنده ارایه میدهد؛ رهنمودهایی كه اندیشمندان سترگ و دانشمندان بزرگ را حیران ساخته است. در سال 1353هـ.ق مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی ـ قدس سره ـ نسخهای از صحیفه سجادیه را برای علامه معاصر مؤلف تفسیر طنطاوی (مفتی اسكندریه) به قاهره فرستاد وی پس از تشكر از دریافت این هدیه گرانبها و ستایش فراوان از آن در پاسخ چنین نوشت. «این از بدبختی ماست كه تاكنون بر این اثر گرانبهای جاوید كه از مواریث نبوت است دست نیافته بودیم، هر چه در آن مینگرم، آن از گفتار مخلوق برتر و از كلام خالق پایینتر مییابم.[50] صحیفه سجادیه تنها شامل راز و نیاز و بیان حاجت در پیشگاه خداوند متعال نیست، بلكه دریای بیكرانی از علوم و معارف اسلامی است كه طی آن مسائل عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و پارهای از قوانین طبیعی و احكام شرعی در قالب دعا مطرح شده است.[51] این كتاب ارزشمند ویژگیهای خاصّی دارد كه به چند ویژگی خلاصهوار اشاره میشود:
1. این صحیفه مباركه تجسّم بخش تجرّد كامل از عالم ماده و انقطاع از خلق و ارتباط با خداوند باریتعالی، و تكیه به اوست. در قسمتی از دعای بیست و هفتم آمده است: «خداوندا من به خاطر اخلاص خود، از همه كس بریده و رو به سوی تو آوردهام اینك تمام وجودم متوجه به لطف و كرم توست. و من از كسانی كه خود دست نیاز به سوی تو دارند.
رو برگردانیدم، و چون دریافتم كه اظهار حاجت به كسانی كه خود نیازمندند دلیل بر بیخردی و كجاندیشی است.
2. صحیفه سجادیّه بیانگر كمال معرفت و ایمان عمیق امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نسبت به خدای تعالی است. امام ـ علیه السلام ـ در این صحیفه بسیاری از مباحث كلامی را مطرح كرده است، كه دانشمندان علم كلام و فلسفه اسلامی در كتابهای خود آنچه راجع به واجب الوجود نوشتهاند از آن حضرت استفاده كردهاند. در بخشی از دعای اول آمده است: «همة سپاسها از آن خداوندی است كه او مبدأ و سرآغاز جهان هستی است و برای ذات مقدس او آغازی نیست، خداوندی كه پایان همه چیز به او منتهی میشود ولی او را نهایتی نیست. خداوندی كه چشمان بندگان از دیدن او قاصر و اندیشه و اوهام توصیفكنندگان از بیان صفاتش ناتوانند...»
3. صحیفه سجادیه بیانگر كمال خضوع و تذلّل در پیشگاه خدای تعالی است و بدین وسیله از بقیه دعاهای ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ متفاوت است. در قسمتی از دعای پنجاه و دوم آمده است:
«ای خداوند مهربان گناهانم مرا خاموش كرده و كلامم را بریده است، از این رو برای من حجت و برهانی نمانده است پس من به رنج و سختی خود گرفتار و در گروه عمل خویشتن هستم و دربارة گناهم سرگردانم و از این كه از راه راست منحرف گشتهام درمانده و واماندهام...»
4. این صحیفه درهای آرزو و امید به رحمت پروردگار را میگشاید، زیرا كه انسان هرچقدر گناهكار باشد نبایستی امید به بازگشت از گناه و رجعت به سوی پروردگار را در دل خود ناامید سازد. در یكی از دعاها چنین آمده است:
«خداوندا به عزت و جلالت سوگند كه، اگر تو مرا به گناهانم مؤاخذه كنی، من هم به یقین از عفوت مطالبه خواهم كرد و اگر به فرومایگی و خشم مؤاخذه كنی، هر آینه از كرم و بزرگواریت مطالبه خواهم كرد.»
5. این صحیفه باب مناظرات تازهای را با پروردگار به روی انسان میگشاید. در بخشی از دعای پنجاهم آمده است:
«خداوندا من فردی ناچیزم و قدر و منزلتم اندك است و عذاب و كیفر من چیزی نیست كه به قدر ذرّهای در قدرت تو بیفزاید و اگر عذاب چیزی بود كه در سلطنت تو میافزود هر آینه دوست داشتم كه آن فزونی برای تو باشد ولی سلطنت تو بالاتر و قدرت تو جاودانهتر از آن است كه اطاعتِ اطاعت كنندگان و یا نافرمانی گنهكاران از آن بكاهد».
6. بیشتر دعاهای صحیفه، برنامههایی برای اخلاق و كمالات روحی وضع كرده است، كه بدان وسیله مقام انسانی بالا میرود و آدمی ارتقاء پیدا میكند در یكی از دعاها آمده است:
«خداوندا، بر محمد و آل محمد درود بفرست و ایمان مرا به آخرین مرتبة كمال برسان و یقینم را برتر از همه یقینها قرار ده و نیتهای خیر مرا به نیكوترین نیّات تبدیل كن و اعمالم را بهترین اعمال قرار ده بار خدایا علاقه و نیت مرا به انجام امور خیر بیشتر گردان و یقینم را بر آنچه در نزد تو است صحیحتر قرار ده و اعمال فاسدی را كه از من سرزده است اصلاح كن.»
7. در متون صحیفه یك سلسله حقایق علمی وجود دارد كه در عصر امام شناخته شده نبود. در بخشی از سخنان آن حضرت در مورد نفرین بر دشمنان اسلام چنین آمده است: «خداوندا آبهای ایشان را به وبا و خوراكیهای ایشان را به بیماری درآمیز».
یا در جایی دیگر از دعای اول میفرماید:
«سپاس خداوند را كه ابزار بسط و گسترش قبض و در هم كشیدن را در بدن ما قرار داده است».
امام دهها قرن قبل از جاذبة نیوتن، از وزن نور و هوا سخن به میان میآورد و به آن توجه میكرد در جایی كه میفرماید:
«پروردگارا! كه وزن زمین و آسمان وزن خورشید و ماه، وزن ظلمت و نور، وزن سایه و هوا را میدانی، از هر چیز از هر نوع شرك منزه و پاك هستی.» و یا امام سجاد و كاری را كه سازمان ملل بعد از تلفات 50 میلیونی جنگ جهانی دوم با شركت 56 كشور جهاد در 86 جلسه در طول صدها روز و هزاران ساعت كار تحت سیماده به نام حقوق بشر تنظیم داد و با تأسف فراوان ضامن اجرائی هم ندارد و با یك برتری ابرقدرتی یا قلدری تمام سعی و تلاش اعضای شورای نیست میشود. دقیقترین آن حقوقها را در ضمن یك نشست در ضمن 50 ماده دربارة حقوق بشر بیان میدارد كه تنها ضامن اجراء و پشتوانه آنها را ایمان و تقوا و شناخت مبادی معنوی تشكیل میدهد و در راه ایجاد آن پشتوانه، سعی و كوشش و تلاش فراوان دارد.
8. صحیفه سجادیه از بهترین رصدهای روحی و اخلاقی در تفكر اسلامی است. دارویی شفابخش برای نفوس سرگردان و سرچشمهای گوارا برای تشنگان زهد و اخلاص میباشد دعایی كه معراج مؤمن و وسیلة قرب الهی است.
9. صحیفه سجادیه، در حقیقت نهضت و مقابلهای دربرابر فساد و بیبند و باری و افسار گسیختگی آن عصر بود كه حاكمان و عاملان اموی در ترویج و اشاعه آن میكوشیدند.
10. صحیفه سجادیه در بالاترین سطح بلاغت و فصاحت قرار گرفته است و پس از قرآن مجید و نهج البلاغه سخنی در جهان عرب بلیغتر و فصیحتر از دعاهای امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ وجود ندارد.
11 و 12. از همه مهمتر دو باب اصول اعتقادات و احكام و فروع دین كه با روش عالمان و عارفان در جای جای این صحیفه آمده است به گوشههایی از آن اشاره میشود:
الف. اصول اعتقادات:
1. خداشناسی: در بخشی از دعای چهل و هفتم آمده است: پروردگارا! حمد و ستایش مخصوص توست، ای پدید آورندة آسمانها و زمین ای صاحب بزرگی و احسان كامل، ای مالك و مهتر مهتران، ای خدای هر پرستشگر و ای آفرینندة هر آفریده و ای وارث هر چیز، چیزی مانند او نیست و آگاهی به چیزی از او پنهان نمیباشد و او به هر چیز احاطه دارد و به هر چیز نگهبان است، تویی خدایی كه جز تو خدایی نیست، یكتای تنها یگانة بیمانند هستی...»
2. عدل: در بخشی از دعای چهل و هشتم آمده است: «... و دانستم كه حكم و فرمانت ستمی و در انتقام و به كیفر رساندنت شتابی نیست». و در قسمتی دیگر از همان دعا آمده است: «خدایا! اگر بخواهی از ما درگذری، به دلیل فضل و احسان توست و اگر بخواهی ما را به كیفر رسانی، از عدل و دادگری توست.
3 و 4. نبوت و امامت: در بخشی از دعای چهل و هشتم آمده است: «خدایا! به مقام و منزلت بلندپایة محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ و مقام گرامی علی ـ علیه السلام ـ به سوی تو تقرب میجویم و به واسطة آن دو بزرگوار به درگاهت روی میآورم كه مرا از شرّ و بدی فلان و فلان پناه دهی».
5. معاد: در بخشی از دعای چهاردهم آمده است: «خدایا! اگر نیكی من نزد تو در تأخیر گرفتن حق من و به كیفر نرساندن ستم كنندة بر من تا روز رستاخیز است، پس بر محمد و آل او درود بفرست و مرا به نیت درست و صبر پایدار تأیید فرما.
ب. احكام و فروع دین:
1. نماز: امام سجاد ـ علیه السلام ـ در دعای چهل و چهارم میفرماید: بارالها بر محمد و آل محمد رحمت فرست و ما را در این ماه ـ ماه رمضان ـ بر اوقات نمازهای پنجگانه و حدود آن كه یقین كردهای و واجبات آن را مقرر فرمودهای و وظایف و شروط آن را مشخص ساختهای و اوقات آن را معین نمودهای موفق بدار...»
2. روزه: در بخشی از دعای چهل و چهارم آمده است: «سپاس خدایی را كه یكی از راههای احسان را ماه خود، ماه رمضان، ماه روزه و ماه اسلام و... قرار داد... چیزهایی را كه در ماههای دیگر حلال كرده است حرام ساخت و برای گرامی داشتن آن، خوردنیها و نوشیدنیها را در آن منع فرمود و برای آن وقت آشكاری قرار داد.
3. زكات: در قسمتی از دعای چهل و چهارم آمده است: «ما را در این ماه موفق بدار تا اموالمان را از مظالم و حقوق دیگران خالص و پیراسته كنیم و با بیرون كردن زكاتها، آنها را پاك سازیم...»
4. حج: در قسمتی از دعای بیست و سوم میفرماید: «خداوندا بر من منت گذار در برپایی حج و عمره و زیارت قبر پیامبرت كه درود و رحمت و بركات تو بر او و بر خاندان او باد...»
5. جهاد: امام سجاد ـ علیه السلام ـ در بخشی از دعای بیست و هفتم میفرماید: «خداوندا بر محمد و آل او رحمت فرست و مرزهای مسلمانان را به عزت خود استوار گردان، مرزبانان را به نیروی خود تقویت فرما، عطایای ایشان را از فضل خود زیاد كن. بارالها بر محمد و آل او درود فرست و عده ایشان را افزون فرما، اسلحههایشان را تیز و برّان نما، حوزهشان را حراست نما، نقاط حساس جبههشان را محكم كن...»
6. امر به معروف و نهی از منكر: در قسمتی از دعای ششم آمده است: «و ما را در این روز و این شب و همه روزهایمان برای انجام ـ كارهای نیك و به پا داشتن امر به معروف و نهی از منكر موفق بدار...»
7. تولی و تبری: امام ـ علیه السلام ـ در قسمتی از دعای ششم میفرماید: «پروردگارا! همان من دوستدار و دوست آنان هستم، و به وسیله تو از دشمن آنان بیزاری میجویم و به وسیله حجت، دوستی، علاقه و اطاعت آنان، به سوی تو نزدیكی میجویم...»
و در بخشی از دعای بیست و پنجم آمده است: «و مرا در حالی كه دوستدار دوستانت و دشمن دشمنانت هستم، بمیران».
اهمیت و ویژگیهای صحیفه سجادیه موجب شده كه بسیاری از علمای بزرگ بر آن شرح بنویسند، شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعه به 66 شرح اشاره كرده است. و باقر شریف قرشی در كتاب تحلیل از زندگانی امام سجاد ـ علیه السلام ـ ضمن اشاره به شارحین مندرج در الذریعه دو تن دیگر را نیز نام میبرد.
این كثرت شارحین خود نشانگر اهمیت این كتاب در نزد بزرگان و اندیشمندان اسلام میباشد.
رسالت صحیفة سجادیه
صحیفة سجادیه این صحیفه و مجموعه نورانی كه از سوی حضرت حق جل ّ و اعلی بر لسان مبارك زین العابدین امام سجاد ـ علیهالسلام ـ نازل شده را با این فهم و درك بشری نمیتوان شناخت و به عمق معارف ارزشمند و نورانی آن دست یافت، لیكن با انس و بهرهمندی هر چه بیشتر از معارف سرشار از عشق و معرفت و غنای آن میتوان به گوشههائی از عظمت آن دست یافت. امام سجاد ـ علیهالسلام ـ در آن دوران خفقان و اختناق كه از سوی حاكمان ظالم اموی ایجاد شده بود آن همام تحت نظر بوده و تمامی رفت و آمد آن حضرت شدیداً تحت كنترل و مراقبت آنها بود و در واقع، تشنگان حقیقت و شیعیان در آن عصر، از محضر امام و ارشادات ایشان، به طور كامل بهرهمند نبودند و در واقع نمیگذاشتند كه مردم بتوانند از فیض حضور امام استفاده نمایند. لذا در این دوران غمانگیز، امام زین العابدین ـ علیهالسلام ـ برترین و استوارترین ابزار برای ابلاغ رسالت امامت خویش را در قالب دعا و نیایش متبلور نمود كه در حقیقت بهترین سلاحی بود كه در آن عصر خفقان، برّندهترین شمشیر و زیباترین نبرد در برابر سیل هجوم ظلم، تعدّی و افكار باطل بود. این شیوة ابلاغ رسالت به قدری در خور عظمت بود كه حضرت امام خمینی(ره) از آن به عنوان قرآن صاعد یاد نموده و آنرا زبور آل محمّد مینامند و میفرمایند: ما مفتخریم كه ادعیه حیات بخش كه او را قرآن صاعد میخوانند از ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ است.[52]
تبیین رسالت صحیفه سجادیه:
برای به دست آوردن رسالت صحیفه سجادیه، توجه به دو مبدأ فاعلی و مبدأ غایی در این صحیفه نورانی حائز اهمیت است.
وقتی كه به مبدأ فاعلی پیامها و معارف ارزشمند صحیفه سجادیه توجه می نماییم، در مییابیم كه این عبارات غنی، استوار و جامع، نمیتواند از زبان شخصی معمولی ارائه شده باشد. مجموع دعاهای امام سجاد ـ علیهالسلام ـ كه به نام زیبای صحیفة سجادیه معروف شده است، پس از قرآن مجید و نهج البلاغه، بزرگترین و مهمترین گنجینة گرانبهای حقایق و معارف الهی است، به طوری كه از ادوار پیشین از طرف دانشمندان برجستة ما، این صحیفه نورانی به «اخت القران»[53] و «انجیل اهل بیت ـ علیهم السلام ـ» و «زبور آل محمد ـ علیهم السلام ـ» لقب گرفته است.[54] امام سجاد ـ علیهالسلام ـ ملقّب به القاب بینظیر از سوی بزرگان شیعه و سایر فرق اسلامی بودند مانند: سید العابدین، سید المتقین، امین، سیدالساجدین، زین الصالحین، زكی و... .[55] توجه به زندگانی سرشار از زهد، عبادت و معنویت آن حضرت و نیز توجه به علم متصل به منبع لا یزال الهی و استشمام بوی خوش كلام نبوی در بیانات آن حضرت و عظمت مافوق بشری آن وجود نازنین و آسمانی، ما را به این واقعیت رهنمون میسازد كه صحیفه سجادیه دارای پیامی سترگ و رسالتی بس عظیم و غنایی بیبدیل میباشد. ـ ابعاد مختلف عملكرد امام سجاد ـ علیهالسلام ـ در طول حیات مباركشان عبارتند از: ارشاد و هدایت امت، تربیت اصحاب خاص و كادرسازی، هشدار به عقاید غالیان، جبرگرایان، و منحرفان و دفاع جدی از حریم دین و سنّت نبوی، احتجاجات و مناظرات با افراد مختلف، دستگیری از درماندگان، تأسیس حوزة علمیه، مبارزه با تهاجم فرهنگی، تفسیر و تبیین معارف والای قرآن و ترویج فرهنگ قرآنی، نشر احكام و آثار تربیتی اخلاقی، تبیین معارف والای دین در كلاس دعا و...
ـ و اما توجه به مبدأ غایی صحیفه سجادیه كه همان انگیزه نهایی آن حضرت است، اهداف الهی و رسالت عظیم آنرا نمایان میسازد. یكی از روشهای تبلیغی و عملكرد فرهنگی مبارزاتی امام سجاد ـ علیهالسلام ـ، تبیین معارف والای اسلام در قالب دعا بود. از آنجا كه در زمان امام سجاد ـ علیهالسلام ـ شرایط اختناق آمیزی حكمفرما بود، امام بسیاری از اهداف و مقاصد خود را در قالب دعا و مناجات بیان میكرد[56] و از این طریق رسالت الهی امامت خویش را به همگان ابلاغ میفرمود.
آری دعا و نیایش كه بهترین پیوند معنوی میان انسان و پروردگار متعال است آثار ارزنده و بینظیری دارد كه با سیر و انس با معارف ادعیه صحیفه سجادیه میتوان رسالت و اهدافی كه در آن دنبال شده است را به موارد زیر اشاره نمود:
ـ صحیفه سجادیه به منزله یك دائرة المعارف علوم بشری است كه آنچه انسان برای سعادت خویش به آن نیازمند است در آن بیان شده كه در حقیقت شامل تمامی اصول اعتقادات و فروع دین و معارف والای توحیدی و عرفانی و اخلاقیات و... است كه از زوایای مختلف این مباحث بیان شده است. وقتی در آثار بسیاری از بزرگان و اندیشمندان شیعی سیر مینماییم در مییابیم كه بسیاری از مباحث خود را نشأت گرفته از معارف صحیفه سجادیه نگاشتهاند.
ـ امام سجاد ـ علیهالسلام ـ توجه كامل دارند به اینكه انقلابی بدون پشتوانه معنوی، افرادی در آن پدید میآیند كه سست بنیان بوده و جزء گروه باد و افرادی متزلزل میباشند كه در هر موجی خود را میبازند و این نیست مگر ویژگی انسانهایی كه بدون دانش و بینش اسلامی و به دور از فضایل اخلاقی رشد كردهاند. لذا با توجه به این نیاز اساسی و مسئولیت و رسالت امامت، یكی از مهمترین اهدافی كه به وضوح در صحیفه سجادیه متجلّی است تعلیم، تربیت، رهنمایی به سوی خودسازی و كمالات انسانی و تعالی روح انسانی است. امام در حقیقت در قالب دعا و نیایش، به بیان یك سلسلة جامع از مسایل عرفانی و فضایل اخلاقی و كمالات روحی پرداختهاند. دعای شریف مكارم الاخلاق صحیفه سجادیه، حاوی تعالیمی مهم و درسهای آموزنده و انسانساز است و به هر نسبت كه افراد علاقمند و با ایمان در مضامین آن دقت كنند و محتوای آنرا به نیكی فرا گیرند و دستورهایش را عملاً به كار بندند، به همان نسبت از سعادت واقعی و كمال راستین برخوردار میگردند و به مكارم اخلاق و سجایای انسانی متخلق میشوند.[57]
ـ یكی دیگر از اهداف ارزشمند صحیفه سجادیه به فعلیت رساندن قابلیتها و استعدادهای انسانی كه در درون تمامی انسان نهفته است به گونهای كه با انس و بهرهمندی از این معارف نورانی میتوان استعدادها و توانمندیهای روحی، اخلاقی معنوی، علمی و... را شكوفا نمود.
ـ این صحیفه، درها و روزنههای امید و آرزو و توكل به رحمت بیانتهای الهی را میگشاید. انسانی كه در این آشفته بازار دنیا همواره در تند بادهای شیاطین، به بنبستهای لاعلاج میرسد، هر قدر هم گنهكار و دور از معرفت ذات احدیت باشد، با دل سپردن به این صحیفه آسمانی، گم شده خود را یافته و با آرامشی وصف ناشدنی دل به رحمت بیانتهای الهی میسپارد و از غنای ادعیه آن بهرهمند میگردد.
ـ امید است بتوانیم هر چه بیشتر در پناه این نازله آسمانی، بهترین بهرههای معنوی را برده و از مسیر این ادعیه گهربار كه لذت انس با آن وصف ناشدنی است به مراتب والای معرفت و یقین نائل آییم. انشاءا...
اسناد و مدارک صحیفه سجادیه
صحیفهای كه اكنون در دست ما است سندش به بهاء الشرف میرسد. وی در سال 516هـ در ماه ربیع الاول این دعاها را به سندی كه در اول صحیفه نقل شده دریافت كرده است؛ البته صحیفه سالها قبل از بهاء الشرف معروف بود چنان كه نجاشی در ذیل ترجمه «متوكل بن عمیر بن المتوكل» نوشته است:[58] روایت شده از یحیی بن زید دعای صحیفه خبر داد به ما حسین بن عبیدالله از برادر زادة طاهر و او از محمدبن مطهر و او از پدرش و او از عمیربن متوكل و او از پدرش متوكل و او از یحیی بن زید خبر داد ما را به دعای صحیفه... بیتردید نجاشی قبل از بهاء الشرف میزیست و در سال 450هـ. وفات یافت. همچنین علامه مجلسی (ره) از نسخهای از صحیفه یاد میكند كه به سال 333 ق مربوط است و چنین آمده است كه: به تحقیق یافتم در نسخه قدیمی از صحیفه سجادیه... و همانا تاریخ كتابت این صحیفه سال 333 ق بود...[59] شایان ذكر است كه صحیفه سجادیه به بررسی سندی نیاز ندارد، چون بسیاری از علما ادعای تواتر آن را كردهاند، از مطالعه اعجازاتی كه برای نقل صحیفه سجادیه به ثبت رسیده است چنان برمیآید كه این كتاب به بررسی سندی نیاز ندارد و متواتر است مرحوم سید صدر میفرماید صحیفه كامله سجادیه كه موصوف به زبور آل محمد است... و آن مانند قرآن مجید از متواترات است نزد هر فرقة اسلامی و به آن افتخار میكنند.[60] ناگفته نماند كه اگر به سندی كه در مقدمه صحیفه ذكر شده اكتفا كنیم، از شرایط حجیت و اتقان برخوردار نیست؛ زیرا: اولاً: از سید نجم الدین بهاء الشرف، كه در اول سند آمده، در كتابهای رجالی ذكری به میان نیامده است، همچنین از «عكبری» و «عبدالله بن عمیر بن الخطاب» نیز در كتابهای رجالی یاد نشده است.
ثانیاً: اگرچه در كتب رجالی از ابوالمفضل یاد شده است؛ اما بیشتر او را تضعیف كردهاند.[61] نجاشی در مورد وی میگوید: كه اكثر بزرگان اصحاب ما او را تضعیف كردهاند. ثالثاً: در رجال نجاشی آمده است كه متوكل بن عمیربن المتوكل صحیفه را از یحیی بن زید نقل كرده در حالی كه در مقدمه صحیفه میخوانیم: عمیر از پدرش متوكل نقل كرده است و این متوكل توفیق نشده است.
رابعاً: اخبار شیخ سعید ابو عبدالله... در سال پانصد و شانزده بوده است و عبدالله بن عمر كه در سند آمده، صحیفه را در سال دویست و شصت و پنج (265) نقل كرده است تنها سه راوی (ابومنصور و عكبری و ابوالمفضل و شریف ابوعبدالله) واسطه این دو نفر شمرده میشوند. بعید به نظر میرسد كه در فاصله زمانی بین شیخ سعید و عبدالله بن عمر (دویست و پنجاه و یك سال) فقط سه راوی واسطه قرار گیرند مگر این كه گفته شود این سه راوی یكدیگر را ملاقات كرده باشند و...
گویندة «حدثنا» در اول سند صحیفه چه كسی است؟
چنان كه مرحوم الهی قمشهای در مقدمه ترجمة خود بر صحیفه آورده و همچنین در ریاض السالكین دیده میشود در این مورد دو قول وجود دارد: 1. گویند حدثنا شیخ جلیل القدر «حلی بن السكون» است. وی از بزرگان علمای امامیه و مورد وثوق است. این قول منسوب به شیخ بهایی (ره) است.[62]
2. گوینده حدثنا عمید الروساء هبة الله بن حامد است كه متوفای 609 ق است.[63] صاحب ریاض السالكین این قول را پذیرفته است (... دلالت میكند بر این مطلب آن چیزی كه یافته شده به خط محقق شهید (ره) كه نسخه او با نسخه ابن سكون معارض است...) با همة اینها صحیفه سجادیه به بررسی سندی نیاز ندارد زیرا:
1. علمای امامیه بر استفاضه و بلكه تواتر آن اتفاق نظر دارند چنان كه عالم بزرگوار الهی قمشهای میگوید: «... علمای بزرگ امامیه میگویند: صدور صحیفه سجادیه از امام سجاد ـ علیه السلام ـ به روایت مستفیضه بلكه قریب به تواتر است، هیچ شك و تردیدی در این كه كلام امام است نتوان كرد» آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) نزد زیدیه و اسماعیلیه نیز ادعای تواتر كرده است. در همین مورد كلام علامه مجلسی و صاحب ریاض السالكین قبلاً نقل گردید.[64]
2. فصاحت و بلاغت صحیفه حاكی از آن است كه نمیتواند كلام غیر معصوم ـ علیه السلام ـ باشد. چنان كه «طنطاوی» مفسر قرآن وقتی آیت الله العظمی مرعشی (ره) صحیفه سجادیه را به عنوان هدیه برایش ارسال میكند، میگوید: این كتاب را فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق دیدم. شایان یادآوری است كه پس از آن، طنطاوی از آیت الله مرعشی نجفی میپرسد: آیا تاكنون كسی از علمای اسلام شرحی بر آن (صحیفه سجادیه) نوشته است؟ آیت الله مرعشی مینویسد: «شارحینی كه میدانسته نام بردم و كتاب ریاض السالكین تألیف سید علیخان را به ایشان تقدیم كردم. معظم له در جواب نوشت كه من مصمم و آمادهام كه بر این صحیفه گرامی شرحی بنویسم همچنین سید محسن امین (ره) فصاحت و بلاغت و اسلوب این صحیفه را دلیلی بر صدور آن از امام معصوم ـ علیه السلام ـ دانسته و مینویسد: «بلاغت الفاظ و فصاحت صحیفه و بالا بودن مضمون صحیفه و مافیها كه بیان باشد از خضوع در برابر خداوند و حمد و ثناء او و اسلوب عجیبی كه در طلب عفو از خداوند و كرنش و توسل به او این خود دلیل محكمی است بر صحت نسبت این كتاب و اینكه همانا این در از آن دریا و این گوهر از آن معدن و این ثمر از آن شجره طیبه است.» پس باید گفت صحیفه سجادیه هرگز به جرح و تعدیل روات نیازمند نیست، بلكه با توجه به انشای كلام و فصاحت و اعجاز بیان، میتوان گفت كه كلام حضرت امام سجاد ـ علیه السلام ـ است.
3. نكتة دیگری كه بر صدور صحیفه دلالت میكند، سندهای متعدد و اجازههای گوناگون است. علامه مجلسی (ره) درباره طرق روایی صحیفه میگوید: «بدان كه طرق بسیارند جداً بگونهای كه ضبط و احاطه بر آنها مشكل است، در صورت اجازهای كه (امیر ماجد بن امیر جمال الدین محمد الحسینی الدشتكی) به (مولی محمد شفیع) داده است، سند متصل دیگری وجود دارد كه قابل توجه مینماید. ظاهراً «امیر ماجد» با بیست و نه واسطه سند خود را به امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ رسانده است. همچنین علامه مجلسی اجازههای متعددی در مورد صحیفه نقل كرده است. یك مورد از این اجازهها كه قابل توجه است. اجازة روایتی است كه پدر علامه مجلسی در رویا از امام زمان ـ علیه السلام ـ دریافت كرده است.
با توجه به مطالبی كه گذشت میتوان اطمینان پیدا كرد كه صحیفه از ناحیه امام سجاد ـ علیه السلام ـ صادر گردیده و تاكنون هیچ كسی در این امر تشكیك نكرده است.
پی نوشت ها
[01] . وصیت نامه امام خمینی، ص 3.
[02] . معالم العلماء، ص 135.
[03] . الارشاد، ج 2.
[04] . كفایة الاثر، ص.
[05] . فهرست شیخ طوسی، ص ، رجال طوسی، ص .
[06] . مجله علوم الحدیث، ش 3.
[07] . بحار الانوار الانوار، ج 110، ص 61.
[08] . معجم رجال الحدیث، ج 14، ص 187؛ المكاسب المحرمه، امام خمینی، ج 1، ص 320.
[09] . رجوع شود به بحار الانوار، ج 110، ص 95 ـ 97.
[10] . فوائد الوحید البهبهانی، ص 60.
[11] . البدر الزاهر، ص 25.
[12] . مجلة علوم الحدیث، شماره 3، ص 28 ـ 31.
[13] . المكاسب المحرمة، ج 1، ص 320.
[14] . همان.
[15] . دراسة حول الصحیفه، ص 14.
[16] . سید احمد خاتمی، سیمای حماسی امام سجاد، ص 7، نشرمطهر، 1380، چ اول.
[17] . سبط الجوزی، تذكره الخواص، نجف، مطبعة الحیدری، 1383 ق، ص 324؛ مسعودی، اثبات الوصیه، مطبعه الحیدری، 373، ص 324.
[18] . مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، موسسه امام صادق، 1372، ص 235 و 236.
[19] . سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، ص 7، دفتر انتشارات اسلامی، چ سوّم، 1370.
[20] . همان، ص 8 (با اندكی تلخیص).
[21] . ابراهیم بابایی آملی، سیره عملی و علمی امام سجاد، ص 71، نشر نجبا، 1381.
[22] . سیره پیشوایان، همان، ص 270.
[23] . شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 15، ص 18، بیروت، دارالاضواء، 1378 ق.
[24] . سید علیخان مدنی، ریاض السالكین، ص 4، قم، موسسه آل البیت.
[25] . مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 38، نشر صدرا.
[26] . سید صدر الدین صدر بلاغی، ترجمه صحیفه سجادیه، ص 37، دار الكتب الاسلامیه.
[27] . با استفاده از كلام امام راحل در آداب الصلوة، ص 192.
[28] . بحار الانوار، ج 107، ص 43.
[29] . نهج البلاغه، خطبه 2.
[30] . شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 260، مكتبه بصیرتی.
[31] . اسراء، 17.
[32] . طه، 2.
[33] . سید جعفری شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، همان، ص 139.
[34] . ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 151، با تلخیص، انتشارات علامه، قم.
[35] . الارشاد، ج 2، ص 143، همان.
[36] . علی بن عیسی، اربلی، كشف الغمه، ج 2، ص 74، نشر تبریز.
[37] . محمد بن علی بن بابویه، علل الشرایع، ج 1، ص 232، نشر دار احیاءالتراث العربی، نجف.
[38] . بحار الانوار، ج 46، ص 59.
[39] . ارشاد شیخ مفید
[40] . طوسی، ابوجعفر محمد بن المحسن، اختیار معرفی الرجال، ج 1، ص 336.
[41] . الطبرسی، حسن بن علی بن محمد بن علی بن الحسن (عماد الدین طبرسی). كامل بهایی، ج 2، ص 262.
[42] . ابن قتیبه دینوری، ابو محمد عبدالله بن مسلم، الامه و السیاسه، ج 1، ص 205.
[43] . الطبرسی، ابو منصور احمد بن علی بن ابیطالب، الاحتجاج، ص 311.
[44] . كشف الغمه، ج 2، ص 293.
[45] . كلینی الرازی، ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق، الاصول من الكافی، ج 3، ص 197.
[46] . ابن كثیر الدمشقی، ابوالفداء اسماعیل، البدایه و النهایه، ج 9، ص 128.
[47] . احتجاج، ص 313 و 314.
[48] . توبه، 111.
[49] . توبه، 112.
[50] . صحیفه سجادیه، ترجمه سید صدرالدین بلاغی، دارالكتب اسلامیه مقدسه، ص 37.
[51] . سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، مؤسسه امام صادق، ص 270.
[52] . وصیت نامه سیاسی الهی، امام خمینی(ره)،ص 3، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
[53] . شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج15،ص 18،بیروت دارالاضواء 1378ق.
[54] . سید علیخان مدنی، ریاض السالكین ص 4، قم موسسه آل البیت.
[55] . سید جعفر شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین ـ علیهالسلام ـ ص 7، دفتر انتشارات اسلامی، ج3،1370 ش.
[56] . مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 270، موسسه امام صادق ـ علیهالسلام ـ، 1372ش.
[57] . محمد تقی فلقی، شرح و تفسیر دعای مكارم الاخلاق از صحیفه سجادیه ج1 ص 1، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
[58] . رجال نجاشی، ترجمة متوكل بن عمیر بن متوكل.
[59] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 107.
[60] . تأسیس الشیعه، سید صدر، ص 284.
[61] . رجال نجاشی، در ذیل ترجمه ابوالمفضل.
[62] . الذریعه الی مصانیف الشیعه، آقابزرگ، ج 15، ص 18.
[63] . سید ابوالفضل حسینی، تلخیص الریاض، ص 9، پاورقی.
[64] . مقاله سیمای صحیفه سجادیه، مجله كوثر، شماره 32.
منابع
[01] . وصیت نامه امام خمینی
[02] . معالم العلماء
[03] . الارشاد، ج 2.
[04] . كفایة الاثر،
[05] . فهرست شیخ طوسی، ص ، رجال طوسی، ص .
[06] . مجله علوم الحدیث، ش 3.
[07] . بحار الانوار
[08] . معجم رجال الحدیث، ج 14، المكاسب المحرمه، امام خمینی، ج 1
[09] . فوائد الوحید البهبهانی،
[10] . البدر الزاهر
[11] . مجلة علوم الحدیث، شماره 3
[12] المكاسب المحرمة، ج 1
[13] دراسة حول الصحیفه
[14] . سید احمد خاتمی، سیمای حماسی امام سجاد
[15] مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان
[16] سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین
[17] ابراهیم بابایی آملی، سیره عملی و علمی امام سجاد،
[18] شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 15
[19] . مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه
[20] . . سید صدر الدین صدر بلاغی، ترجمه صحیفه سجادیه
[21] . نهج البلاغه
[22] . . ابن شهر آشوب، مناقب،
[23] . علی بن عیسی، اربلی، كشف الغمه