آنكهخدا طرح جنان از رخ او كشد هیبت او كل یلانرا به زانو كشد
كعبهسیار كه دل را به هر سو كشد نام علی کهمیبرم فاطمه هو کشد
محورافلاك پدر خاك خواجهلولاك یل بی باك
آنكهبر او كعبه كند گریبان چاك
هوعلی مولا مددی
کارولایتعلی، شیعه سازی بود شیعه او رابه ملك، سرفرازی بود
نمازبی ولای او بی نمازی بود وضوی او به حق قسمآب بازی بود
یكتنه لشكر شكند در خیبر شكند وصله نعلین علیقیمت زر شكند
آنكهبه یك غمزه او عشق هم سر شكند
شمسكه مه از رخ او وام گیرنده است در بر والشمس رخش ، بازبازنده است
اواسدالله یدالله و طوفنده است هر كه به جنگشبرود قبر خود كنده است
شیربه زنجیر کشد تا که شمشیر کشد عرش به هم می ریزد تا كهتكبیر كشد
اوكه به هنگام نماز از تنش تیر كشند
باعلی ای دیده دگر پی دلبر مگرد اینفس ار بی او فرو رفته ای برنگرد
ایكه به دور كعبه و منكر حیدری كعبهولادت گه اوست دور حیدر نگرد
كوزره پشت علی ترس را كشته علی مقدرات عالمیبسته مشت علی
اینكه جهنم یا بهشت میل انگشت علی