آشنایی با صحیفة سجادیه
دعا، پیوندی معنوی میان انسان و پروردگار است كه اثر تربیتی و سازندگی مهمی در روح انسان دارد، از این رو دعا از دیدگاه اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است.
امام سجاد ـ علیه السلام ـ و دعا:
امام سجاد ـ علیه السلام ـ در آن دوران اختناق، از سوی حاكمان اموی همواره تحت نظر بود و تمامی رفتار و آمد و شد حضرت را شدیداً تحت كنترل قرار میدادند و به تعریفی آن بزرگوار را خانه نشین كرده و در خانة ایشان را به روی شیعیان بسته بودند و نمیگذاشتند مردم به راحتی از معارف الهی امام ـ علیه السلام ـ استفاده نمایند. در این هنگامة دردآلود، امام سجاد ـ علیه السلام ـ تنها سلاح برّنده و مؤثر خود در برابر سیل هجوم ظلم و تعدّی و انحراف حاكمان وقت را دعا و مناجات دانسته و رسالت الهی و نورانی خود را در قالب دعا متبلور ساخت. بیشك تأثیر دعا در آن شرائط زمانی حتی از جهاد با شمشیر و نبرد با سلاح گرم مؤثرتر بود. تا جائی كه حضرت امام خمینی (ه) در وصیتنامة الهی ـ سیاسی خودشان از آن به عنوان قرآن صاعد یاد میكند و آن را زبور آل محمد مینامند و میفرمایند كه ما مفتخریم كه ادعیه حیات بخش كه او را قرآن صاعد میخوانند از ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ است.[1]
این دعاها و مناجاتها به نام صحیفه سجادیه معروف است، و پس از قرآن و نهج البلاغه بزرگترین و غنیترین گنجینة حقایق و معارف الهی به شمار میرود، به طوری كه بزرگان شیعه آن را أخت القرآن، انجیل اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و زبور آل محمد ـ علیهم السلام ـ نامیدهاند.[2]
صحیفة سجادیه كامله
صحیفه سجادیه كامله، مجموعهای از 75 دعا و نیایش بوده است كه امام سجاد ـ علیه السلام ـ املا نموده و امام باقر ـ علیه السلام ـ و برادرش زید بن علی آن را در دو نسخه نوشتهاند. متوكل بن هارون ـ راوی اول صحیفه سجادیه موجود ـ میگوید: پس از سفر حج، یحیی بن زید بن علی را ملاقات كرده و او را از حزن و ناراحتی امام صادق ـ علیه السلام ـ نسبت به شهادت زید بن علی آگاه كردم و ضمناً بدو گفتم كه امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود كه یحیی نیز همانند پدرش كشته خواهد شد. پس از صحبتهایی (كه در مقدمه صحیفه آمده است) یحیی مجموعهای نفیس از ادعیه امام سجاد ـ علیه السلام ـ را كه به خط جناب زید بوده است، به متوكل میسپرد تا پس از كشته شدن او به دست بنیامیه نیفتد. متوكل این مجموعه را به امام صادق ـ علیه السلام ـ عرضه كرده و با نوشتة امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ مقابله میكند و هیچ تفاوتی بین آنها نمییابد. او از مجموعه 75 دعای صحیفه، 64 دعا را مینویسد كه در مجموعة حاضر تنها 54 دعای آن موجود است. معارف والا و محتوای صحیفه سجادیه:
صحیفه سجادیه به منزلة یك دائرة المعارف علوم بشری است و آنچه انسان برای سعادت خود بدان نیاز دارد در آن یافت میشود كه اصول اعتقادات، احكام، فروعات دین و معارف توحیدی و عرفانی، اخلاقیات و مسائل اجتماعی و سیاسی از آن جملهاند. اگر چه دعاهای موجود در صحیفه به صورت راز و نیاز و نیایش مطرح گردیده ولی در درون آنها شعلههای سوزان آتش گداخته از سیاست و تدبیر است، حكمتهایی كه اهل نظر را به فكر فروداشته و جرعههای عشق معنوی را در كام بینوایان نیازمند معنویت فرو برده و عشاق را به سوی وادی عشق سوزنده میكشاند. امام ضمن دعا و راز و نیاز، عالیترین معارف بشری و پربارترین فضائل عالی انسانی را كه تنها نكته اتكای انقلابهای اصیل اسلامی است و به صورت یكی از عمیقترین آموزههای اجتماعی و اسلامی بیان میدارد و در اختیار طالبان و عاشقان آن معارف قرار میدهد. صحیفه سجادیه امام با 54 عنوان بزرگ و جاودان نیایش كه گسترة آن دعاها از دوران طفولیت تا كهولت از بیماری تا دفع شرّ ستمگران جبّار ابعاد زندگی بشر را در تمام مراحل فردی و اجتماعی فرا میگیرد و دعای مكارم اخلاق و دعای پربار عرفة امام گنجینة بس نفیس و پرقیمت از معارف و آموزشهای اخلاقی، اجتماعی، سیاسی اسلام را تشكیل میدهد كه هنوز روانشناسان و كاوشگران روح بشری به آسانی نمیتوانند به لطافت و ظرافت و عمق آن دعاها پی ببرند. امام سجاد ـ علیه السلام ـ توجه كامل دارد كه انقلابی بدون پشتوانة معنوی جز گروه باد و موج، جز مردم عاری از فضیلت و دانش و بینش اسلامی، را تربیت نمیكند به حدی كه آنان به خود اجازه میدهند تا امام معصوم و پیشوای راستین را به شهادت برسانند و خاندان او را به اسارت بكشند، هر چند كه او امام حسین ـ علیه السلام ـ نوة دختری رسول اسلام و نزدیكترین فرد به مقام شامخ رسالت و پایهگذار اسلام بوده باشد. با توجه به این نیاز و مسئولیت است كه ساعات پرقیمت امام مصروف تعلیم و تهذیب، و صرف آموزش و پرورش و ساختن زمینههای فكری و فرهنگی میگردد. هر چند در قالب دعا و در محتوا و شكل راز و نیاز بوده باشد، چون ضمن بررسی دعاها مشاهده میكنیم كه این ادعیه نمیتوانند دعای محض و تنها نیایش عادی طبق معیارهای معمولی عرف بوده باشند، بلكه در ضمن دعاها یك سلسله مسائل علمی و حساسترین مسائل حقوقی و روانی و تربیتی را بازگو میكند كه بیانگر محتوای غنی و معارف والای این كتاب ارزشمند است.
نگارش، جمع آوری و نسخههای صحیفه سجادیه صحیفه سجادیه از معدود كتابهای نوشته شده در قرن اول هجری است و از ابتدا در بین شیعیان رواج داشته است. شیخ مفید (م 413) در كتاب ارشاد[3] خزاز قمی در كتاب كفایة الاثر[4] و شیخ طوسی در دو كتاب فهرست و رجال خود[5] و نجاشی در كتاب رجال به این كتاب اشاره كردهاند. ابن شهر آشوب آن را مشهور به زبور آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ و انجیل اهل بیت ـ علیهم السلام ـ خوانده است كه حاكی از شهرت و مقبولیت كتاب است. علاوه بر این، شیخ در كتاب دعایی خود مصباح المتهجد ـ كه قدیمترین كتاب دعایی موجود شیعه است ـ 8 دعا از ادعیه صحیفه را نقل كرده است. قطب راوندی (م 573) و سید ابن طاووس (م 664) شهید اول (م ) كفعمی (م ) و دیگران نیز ادعیة صحیفه سجادیه را در كتابهای خود آوردهاند.[6] صحیفه از پر نسخهترین كتابهای حدیثی است. نسخههای خطی این كتاب در ایران بیش از سه هزار نسخه است اگر چه بسیاری از این نسخ، برگرفته از نسخة مجلسی اول (ره) است و بدین سبب این نسخهها تفاوت چندانی با هم ندارند. نسخه موجود در كتابخانه آیت الله مرعشی نجفی كه در سال 695 قمری نوشته شده است از قدیمترین نسخههاست. نسخة شهید اول نیز از مشهورترین نسخههای صحیفه است كه بسیاری از علماء با آن نسخة خود را تصحیح كردهاند. اسناد صحیفه سجادیه در باب سند (و یا اسناد) صحیفة سجادیه مباحث گوناگونی مطرح شده است. مرحوم مجلسی اول تعداد طریق خود به صحیفه را بیش از 650 هزار طریق میداند[7] و به همین سبب بسیاری از علماء كتاب صحیفه را مستفیض و متواتر خواندهاند. در مقابل، عدهای به واسطة عدم توثیق صریح عمیر بن متوكل و پدرش (كه راوی اول صحیفه است) به سند مشهور صحیفه اشكال كردهاند.[8] میتوان گفت: ادعای استفاضه و تواتر برای كتاب صحیفه پذیرفته نیست. زیرا اگر چه در طبقات پایین سند، معمولاً افراد متفاوتی وجود دارند، ولی در طبقات بالا و اولیه، شرط استفاضه و تواتر وجود ندارد و در نهایت برای اتصال به معصوم ـ علیه السلام ـ به یك نفر منتهی میگردد. مرحوم مشكات در مقدمه خود بر صحیفه دلایلی را بر وثوق نسبی راویان اول و شهرت و مقبولیت كتاب آورده و مینویسد:
ابن داود، متوكل عمیر را در باب موثقین ذكر كرده است، بنابراین او را نمیتوان مجهول شمرد. مشایخ اجازه و برگزیدگان شیعه، صحیفه را به عنوان ورود خوانده و اجازه نقل آن را به دیگران داده و بر آن اعتماد كردهاند. اتفاق شیعیان بر این كتاب به ضمیمة قرائن پیشین مقبولیت كتاب و در نتیجه راوی اول آن را اثبات میكند. علاوه بر طریق مشهور، طریق دیگری در نقل این كتاب وجود دارد همانند طریق شیخ و نجاشی و یا طریق امیر ماجد بن جمال الدین.[9] فصاحت و بلاغت صحیفه و اشتمال آن بر علوم و معارف الهی قرینة مهم دیگری است كه انتساب آن به مقام امامت را تأیید میكند. مرحوم وحید بهبهانی در بیان مصادیق روایاتی كه قوت متن آن به انتساب به ائمه ـ علیهم السلام ـ گواهی میدهد از صحیفة سجادیه نام برده است.[10] آیت الله بروجردی نیز همین دلیل را اقامه كرده و گفتهاند: و لا یخفی أنّ كون الصحیفة من الامام ـ علیه السلام ـ من البدیهیات وهی زبور آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ یشهد بذلك اسلوبها و نظمها و مضامینها التی یلوح منها آثار الاعجاز؛[11] مقبولیت عمومی صحیفه در نزد علماء شیعه و نقل ادعیه و انتساب مسلم آن به امام سجاد ـ علیه السلام ـ اعتماد به این كتاب را افزون میكند.[12] مقاله بلند و عالمانه مرحوم مشكات در سال 1360 قمری و به ضمیمة مقاله آیت الله نجفی مرعشی و در مقدمة صحیفه منتشر شده است. هر دو مقاله در مجلة علوم حدیث (عربی) شماره 3 ص 24 ـ 51 آمده است، امام خمینی (ره) نیز علوّ مضمون و فصاحت و بلاغت و مقبولیت در نزد اصحاب امامیه را موجب وثوق اجمالی كتاب میشمارند.[13]ایشان همچنین در وصیتنامه خود صحیفه سجادیه را از افتخارات شیعه شمردهاند. صحیفة كامله دربارة توصیف نسخة مشهور صحیفه سجادیه به «كامله» وجوه گوناگونی ذكر شده است. یك نظریه آن است كه نسخههای مختلف صحیفه ناقصتر از این نسخه بوده است و بدین جهت این نسخه را «كامله» نام نهادهاند. اگر چه 21 دعا از 75 دعا را فاقد است.[14] استاد حسینی جلالی معتقد است كه در مصادر كهن به این كتاب نام كامل یا كامله اطلاق میشده است و صحیفه نامیدن یا صحیفة كامله نامیدن آن در زمانهای بعد بوده است.[15] متمم صحیفة سجادیه ادعیه امام سجاد ـ علیه السلام ـ بسیار بیشتر از صحیفة سجادیة مشهور بوده است. بدین جهت بعضی از علماء با تألیف متمم صحیفة سجادیه، دیگر دعاهای امام سجاد ـ علیه السلام ـ را جمع آوری كردهاند كه اجمالاً بدانها اشاره میكنیم:
الف. الصحیفة الثانیة: تألیف حر عاملی (م 1104) صاحب وسایل الشیعه. این كتاب 65 دعا را آورده است.
ب. الصحیفة الثالثه: تألیف میرزا عبدالله افندی، 53 دعا را ذكر كرده است.
ج. الصحیفة الرابعة: تألیف میرزا حسین نوری، 77 دعا، ـ به غیر از كتابهای پیشین ـ را نقل نموده است.
د. الصحیفة الخامسة: تألیف علامه سید محسن امین (مؤلف كتاب اعیان الشیعه)، این كتاب 182 دعا را كه مجموع صحیفة ثالثه و رابعه و اضافی دیگر است را آورده است. شروح و ترجمههای صحیفه سجادیه شرح و حاشیه: صحیفه سجادیه، شروح و حواشی متعدد و متنوعی دارد كه مشخصات بسیاری از آنها در كتاب الذریعه آمده است.
اولین شرح در دسترس، شرح كفعمی (م 905 قمری و صاحب كتاب بلد الأمین و مصباح) است. در كتاب حیاة الامام زین العابدین 68 شرح صحیفه نام برده شدهاند (ص 386 ـ 393) مشهورترین شرح صحیفه، كتاب ریاض السالكین تألیف سید علیخان مدنی است كه در 7 جلد به چاپ رسیده است. شیخ بهایی نیز شرح زیبایی بر صحیفه داشته است كه تنها 2 دعای آن به چاپ رسیده و حاكی از وسعت علم ایشان است. در سالهای اخیر نیز شرحی 7 جلدی به زبان فارسی و با نام «دیار عاشقان» به قلم حجت الاسلام حسین انصاریان منتشر شده است. صحیفه سجادیه، چاپهای متعددی دارد كه از جهت متن تفاوت چندانی با هم ندارند. مشهورترین آنها، ترجمه و شرح علینقی فیض الاسلام و دیگری چاپ معاونت فرهنگی سفارت ایران در سوریه است كه معجم موضوعی و معجم لغوی نیز در آخر آن آمده است. ترجمههای صحیفه نیز متعدد و متنوع است. فیض الاسلام، الهی قمشهای، صدر بلاغی عمادزاده، داریوش شاهین، جواد فاضل، محسن غرویان، حسین انصاریان، عبدالمحمد آیتی، محمد مهدی فولادوند، امامی و آشتیانی، شیروانی و... از جملة كسانی هستند كه نام خود را در عنوان مترجمین صحیفه ثبت نمودهاند. انس با صحیفة سجادیه صحیفه سجادیه همچون قرآن و نهج البلاغه، كتاب همراه است، یعنی همیشه و در تمامی لحظات انسان میتواند با آن مأنوس باشد. اگر از منظر زمان بررسی كنیم متوجه مطابقت ادعیه آن با لحظات زندگی خواهیم شد. مثلاً دعایی كه هر شب خوانده میشود (دعائه ـ علیه السلام ـ بعد صلاة اللیل) و دعائی كه در آغاز و انجام روز بهتر است خوانده شود (دعائه عند الصباح و المساء) و یا دعای هفته (دعائه فی یوم الاضحی و الجمعه) و دعای ماه (عند رویة الهلال) و یك روز در سال (فی یوم عرفه ـ لدخول رمضان ـ لوداع رمضان) یوم الاضحی و...). اگر از زاویة حالات انسانی نظر كنیم دعاهایی چون عند الشدة، فی الاستكفاء، فی الطامات، فی المعونه علی قضاء الدین، عند المرض، للشكر و العافیه، لدفع الهموم و... خواهیم دید. علاوه بر آن آداب دعا كردن نیز در ضمن ادعیه آموزش داده میشود، مثلاً تحمید و تمجید و تسبیح خداوند در ابتدای دعا، صلوات بر پیامبر و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ، اعتراف به گناهان و توبه از آنها، تضرع داشتن و دعا كردن برای دیگران و... كه از آداب دعا كردن دانسته شدهاند در صحیفه به نحو كارگاهی آموزش داده میشود. انس با صحیفه است كه الدعا مخ العبادة خود را نمایان میكند و با صحیفه است كه عبادت و معرفت یكدیگر را همپوشانی میكنند. صحیفه سجادیه برای خواندن و حتّی یاد گرفتن نیست، صحیفه كتاب زمزمه است، لوح عشق است و نمایانگر حالت نیایش و نیایشگر و نشانگر «زیباترین روح پرستنده» است. این بود زوایائی كوتاه از صحیفه سجادیه كه با توجه به بنای اختصار در این نوشتار، به همین مقدار بسنده مینماییم. امید آن كه توفیق بهرهمندی و انس هر چه بیشتر با صحیفه سجادیه را پیدا نموده و در عمل بتوانیم غبار مهجوریت را از چهره آن بزداییم. انشاء الله.
انسان هنگامی كه در این دنیای پهناور و پر از مخاطره، احساس، ضلالت، و تاریكی پا به عرصه هستی مینهد، و خود را در مسیری سراسر ابهام و اغتفال و سردرگمی مییابد، همواره با فطرت و قلب سلیم خود به دنبال روزنههای امید و چراغهای هدایت و نور میگردد. زندگی سراسر نور، افتخار و سرشار از بركت و رحمت و هدایت پیشوایان معصوم و حجتهای الهی بر روی زمین ـ علیهم السّلام ـ چنان امید و عشقی را در دل آدمیان حقیقتجو ایجاد مینماید و چنان حركتی به سوی هدایت ایجاد میكند كه همگان بر سر این سفره هدایت متنعّم شده و در مسیر هدایت، با پیروی از سیرة عملی و دستورات اهلبیت عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ میتوانند به اوج كمال و معرفت و سعادت دست یابند. البته توجه به این نكته لازم است كه معصومین ـ علیهم السّلام ـ هر كدام در طول حیات نورانی خود به اقتضای زمان و شرایط خود به گونهای عمل كردهاند كه الگوپذیری با توجه به این شرایط، مسیر هدایت را بسیار آسان و پرمعنی مینماید. چهارمین پیشوای معصوم شیعیان، زینت عابدان و زاهدان امام سجاد ـ علیه السّلام ـ كه یكی از ستارگان پرفروغ آسمان امامت و ولایت هستند، زندگی سراسر نور و معنویت و عشق به خداوند را سرلوحه سیرة عملی خود ساخته و زیباترین آموزهها و درسهای اخلاقی و معنوی را برای همگان آموخته و به ارمغان آوردهاند. امامان شیعه این قهرمانان تمامی عرصههای فضیلت، پیوسته مظلوم بودهاند و این مظلومیت، تنها از ناحیه دشمنان نبوده است بلكه گاهی از ناحیه دوستان ناآگاه نیز به این مظلومیت دامن زده شده است. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از زمرة این پاكان معصوم است كه غبار مظلومیت بیشتری بر چهرهاش نشاندهاند. امامی كه در حساسترین دورهها و شرایط حكومت، علم امامت را به دوش گرفته و كیان اسلام را از خطرات حتمی رهاینده است. امامی كه سمبل عزت، مناعت طبع، غیرت و شجاعت علوی ـ علیه السّلام ـ است. امّا برخی ناآگاه با افزودن پسوند نابجای «بیمار» به نام این بزرگوار، چهرهای همیشه بیحال و بینشاط و عزلت گرفته از او ساختهاند.[16] توجه به ابعاد مختلف زندگی این امام همام، تا حدی غبار از چهرة نورانی آن حضرت برداشته و ابهام و سوء اطلاع ما را از عظمت و بینش عمیق و زندگی حماسی و عزت آفرین آن حضرت، از بین برده و سیرة عملی آن حضرت را به عنوان یكی از زیباترین الگوهای بشریت جلوهگر مینماید. بیشك بیماری موقت آن حضرت در حادثه عاشورا، با عنایت خداوند بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهاد معذور گردد[17] و وجود مقدسش از خطر كشتار مزدوران یزید محفوظ بماند و از این رهگذر، رشته امامت تداوم یابد، كه اگر آن حضرت نیز در جهاد شركت مینمود مانند سایر فرزندان امام حسین ـ علیه السّلام ـ به شهادت میرسد و نور هدایت خاموش میشد. نكته مهم و قابل توجه این است كه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ مدت كوتاهی در كربلا بیمار بوده و پس از آن بهبود یافته و در حدود 35 سال همچون سایر امامان از سلامت جسمی برخوردار بوده است.[18] از مهمترین القابی كه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ به آن منسوب است زین العابدین (زینب عبادت كنندگان) ذوالثقنات (كسی كه دارای پینههای بزرگ بود كه بر اثر عبادت زانو و پیشانی آن حضرت پینه میبست و پس از مدتی آن را جدا میكردند). سید العابدین (سرور و آقای عبادت كنندگان) سید المتقین (سرور و آقای پرهیزكاران) امین ـ سجاد (زیاد سجده كننده) زین الصالحین (زینت خوبان و درستكاران) زكیّ و ... [19] جالب توجه این است كه این القاب را نه فقط شیعه بلكه بسیاری از افرادی كه آن امام را منصوب از طرف خدا نمیدانستند و یا پیروان آن امام نبودند، با دیدن نورانیت و شكوه و عظمت آن امام، همگی اذعان به اوج عظمت عبادت آن حضرت میكردند. این القاب و صفات هر یك، نشان دهندة مرتبهای از كمال و درجاتی از ایمان و مرحله از اخلاص و تقوی و معرفت و شناخت والای آن حضرت نسبت به حضرت حق جلّ و اعلی است.[20] زندگی نورانی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ را میتوان از ابعاد مختلف سیاسی، مبارزاتی، اجتماعی، فردی، فرهنگی و... مورد بررسی و تحقیق قرار دادو به سیره عملی و گفتاری آن حضرت كه برگرفته از نهانی عمیق و الهی و معنوی بود پی برد، امّا با توجه به اختصار این نوشتار، به بعد فرهنگی زندگی آن حضرت خصوصاً سیرة آن حضرت در مسألة دعا و عبادت اشاره مینماییم. ابعاد عملكرد فرهنگی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ عبارتند از: ارشاد و هدایت امت، تربیت اصحاب خاص و كادرسازی، هشدار به عقاید غالیان، جبرگرایان و منحرفان و دفاع جدی از حریم دین و سنّت نبوی، احتجاجات و مناظرات با افراد مختلف، دستگیری از درماندگان، تأسیس حوزه علمیه، مبارزه با تهاجم فرهنگی، تفسیر و تبیین معارف والای قرآن و ترویج فرهنگ قرآنی، نشر احكام و آثار تربیتی اخلاقی، تبیین معارف والای دین و كلاس دعا و... تاریخ گواهی میدهد كه دانشگاه علمی و فرهنگی امام باقر ـ علیه السّلام ـ و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ استمرار حركت علمی فرهنگی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بوده است. و چه بسا تربیت یافتگان مكتب پربار امام چهارم، از اصحاب دین و دانش آن دو امام همام ـ علیه السّلام ـ بودهاند. [21] عا و صحیفه سجادیه دعا پیوندی است معنوی میان انسان و پروردگار متعال كه اثر تربیتی و سازندگی مهمی دارد، لذا دعا از نظر اسلام جایگاه خاصی دارد و دعاهای معصومین ـ علیهم السّلام ـ مكتب تربیتی بزرگی است كه در سازندگی و رشد روحی انسانها نقش مهمی دارد. یكی از روشهای تبلیغی و عملكرد فرهنگی مبارزاتی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ، تبیین معارف والای اسلام در قالب دعا بود. از آنجا كه در زمان امام سجاد ـ علیه السّلام ـ شرایط اختناق آمیزی حكمفرما بود، امام بسیاری از اهداف و مقاصد خود را در قالب دعا و مناجات بیان میكرد[22] و از این طریق رسالت الهی امامت خویش را به همگان ابلاغ میفرمود. مجموع دعاهای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ به نام صحیفه سجادیه معروف است كه پس از قرآن مجید و نهج البلاغه بزرگترین و مهمترین گنجینه گرانبهای حقایق و معارف الهی به شمار میرود، به طوری كه از ادوار پیشین از طرف دانشمندان برجستة ما «اُخت القرآن»[23] و «انجیل اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ » و «زبور آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ» لقب گرفته است.[24] سخن گفتن از ارزش، عظمت، جایگاه، محتوا و مفاهیم نورانی صحیفه سجادیه كاری است بس دشوار و عظیم، گرچه درك معارف والای این صحیفه ارزشمند و نورانی محال و غیرممكن نیست ولی به هر حال درك عمق آن معارفی كه برگرفته از كلامی الهی است شاید بتوان گفت فقط بر اهل معنا و معرفت و عرفان ممكن باشد.
امام علی ـ علیه السّلام ـ كه سرسلسله فصیحان و بلیغان و متكلمان است، سید رضی (ره) در وصف كلام آن حضرت میگوید: بدان جهت كه بر كلام او نشانهای از دانش خدایی و بویی از سخن نبوی است.[25] در كلام امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نیز دانش و نور الهی موج میزند و بوی خوش تعالیم و سخن نبوی به مشام جان میرسد، دعاهای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از سوز و گداز و مشاهدة جمال جمیل خداوند متعال و سبحان است، زیرا آن كه شوری در دل ندارد، نمیتواند این گونه اثری را خلق نماید، و آن كه گلستان و باغ را ندیده باشد هرگز نمیتواند از طراوت گل و گلستان سخن آغاز نماید. عظمت این صحیفه نورانی و منبع فیض الهی مورد اذعان همگان (شیعه و غیرشیعه) است. علامه معاصر صاحب تفسیر طنطاوی، مفتی اسكندریه (از علمای سنی قاهره) وقتی كه صحیفه سجادیه به دستش رسید و آن را مورد بررسی قرار داد، چنین نوشت: این از بدبختی ما است كه تاكنون بر این اثر گرانبهای جاوید كه از مواریث نبوت است، دست نیافته بودیم، من هرچه در آن مینگرم، آن را از گفتار مخلوق برتر و از كلام خالق پایینتر مییابم.[26]
نكته قابل توجه و مهم در شناخت دعاهای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در صحیفه سجادیه این است كه اهداف این صحیفة نورانیه عبارت است از: 1. رهایی بندگان از زندان طبیعت؛ 2. فهماندن ادب عبودیت؛ 3. قیام در خدمت ربوبیت؛ 4. بیان معارف ناب و آداب و تهذیب اخلاق.[27] مرحوم علامه مجلسی (ره) در مورد وجه نامگذاری صحیفه سجادیه و در وصف آن چنین مینگارد: همان طور كه زبور و انجیل از جانب خداوند متعال بر زبان داود ـ علیه السّلام ـ و عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ جاری شد، صحیفه سجادیه نیز از جانب خداوند متعال بر زبان سید ساجدین، علی بن الحسین زین العابدین ـ علیه السّلام ـ جریان یافت.[28] نكته مهم دیگر اینكه معارف ادبی صحیفه سجادیه، آموزنده و بیانگر مباحث مختلف در زمینة مسایل اعتقادی (توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد، فرشتگان و...) طاعات و عبادات (نماز، حج، زكات و...) سیاست، اقتصاد، مسایل تربیتی و اخلاقی، مسایل اجتماعی، مسایل فردی، علم، انسان شناسی، تاریخ، بهداشت، مسایل نظامی و... است كه همه اینها بیانگر علم لدنی آن حضرت و توجه به جمیع جهات و نیازهای مادی و معنوی و دنیوی و اخروی در مسایل مختلف و مورد نیاز انسانها میباشد. علم امام سجاد ـ علیه السّلام ـ حضرت مولی الموحدین علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: لایقاس بآل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ من هذه الامه احدٌ؛ هیچكس از این امت را نمی شود (و نمیتوان) با آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ مقایسه نمود.[29] آری ما دنیویان هرگز با این معرفت و دانش كم و كوتاه خود نمیتوانیم اوج عظمت و مقام والا و علم بیانتهای معصومین ـ علیهم السّلام ـ را درك كنیم، چرا كه وقتی چشمهای به دریای بیكران و لایزال الهی وصل گردد متصف به آن وسعت و عظمت میگردد. بهترین سند برای فهم گوشهای از علم و عظمت و معنویت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بررسی و تدبر و تعمق در همین صحیفه سجادیه است كه هر قدر بیشتر در آن فرو رویم به معارف بیشتری پی میبریم، همچنین رساله حقوق آن حضرت و كلمات نورانی منقول از آن حضرت همگی گویای این مطلب است. امام در زمینه نشر معارف و احكام الهی در تمامی زمینهها و معارف در قالب دعا و مناجات چنان عمیق و سترگ و گسترده گامهای بلند و بزرگ برداشتهاند كه دانشمندان را به تحسین غیرقابل وصف و اعجاب واداشته است؛ چنان كه دانشمند بزرگ شیعه، مرحوم شیخ مفید (ره) مینویسد: فقهای اهل تسنن به قدری علوم از او نقل كردهاند كه به شمارش نمیگنجد، و مواعظ و دعاها و فضایل قرآن و حلال و حرام به حدی از آن حضرت نقل شده است كه در میان دانشمندان مشهور است و اگر بخواهیم آنها را شرح دهیم، سخن به درازا میكشد و... .[30] عبادت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ خاندان پیغمبر به پیروی از سید و مقتدای خود در عبادت پروردگار اهتمام خاصی داشتند. قرآن به پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ امر كرد كه پاسی از شب را به نماز بگذراند تا آن كه خدا او را به مقامی محمود برساند: «عسی اَن یبعثك ربك مقاماً محموداً»[31] و او چنان در كار عبادت اهتمام ورزید كه قرآن به دلداریش آمد «و ما انزلنا علیك القرآن لتشقی»[32] پس از او امامان دین سیرت جد خود را زنده نگاه داشتند و در میان آنان علی ابن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ و علی ابن الحسین ـ علیه السّلام ـ در كثرت عبادت امتیازی خاص یافتهاند چنان كه از لقبهای او سید العابدین، سید الساجدین، و ذو الثفنات است.[33] قطعاً آنچه كه از عبادت و طاعت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نقل شده، گوشهای از عبادت آن حضرت است كه دیگران مشاهده كردهاند و برای ما نقل شده است. خلوتهای مناجات امام با حضرت حق جلّ و علا به گونهای بود كه صفت ذوالثفنات از ویژگیهای آن حضرت بود كه پس از هر مدتی پیشانی آن امام بزرگوار پینه بسته و آن را جدا میكردند. یكی از یاران آن حضرت نقل میكند كه: او (امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ) را دیدم از شامگاه تا سحر طواف و عبادت میكرد در حالی كه همگان خفته بودند، آن حضرت با چشمانی گریان با سوز و عشق مناجات میكردند.[34] عبدالله بن محمدقرشی روایت میكند كه: چون علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ وضو میگرفت، رنگش زرد میشد، به ایشان میگفتند تو را چه میشود، میفرمود: آیا میدانید پیش چه كسی بر پا بایستم؟ [35] روزی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در سجده بود، آتش در خانهاش افتاد، بدو گفتند یابن رسول الله آتش، آتش! و او همچنان در سجده بود تا آتش خاموش شد، بدو گفتند: چه چیز شما را از آتش به خود مشغول كرد؟ امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: آتش آخرت.[36] خادم آن حضرت نقل می كند: نه در شب برای او رختخوابی گستردم و نه در روز برای او سفرهای نهادم.[37] حضرت امام باقر ـ علیه السّلام ـ در توصیف عبادتهای پدر بزرگوارش چنین میفرماید: پدرم در یك شبانهروز، هزار ركعت نماز میخواند، چنان كه امیرالمؤمنین حضرت علی ـ علیه السّلام ـ چنین میكرد. آن حضرت پانصد درخت خرما داشت كه در كنار هر یك از آنها دو ركعت نماز میخواند. هنگام نماز رنگ از چهرة پدرم میپرید و همچون بندهای ذلیل در پیشگاه خداوند به نماز میایستاد و اعضای بدنش از خوف پروردگار به شدت میلرزید و به گونهای نماز میخواندند كه گویا آخرین نماز اوست و پس از آن از دنیا خواهد رفت.[38] و امّا در بیان حكمت دعاهاو عبادات بسیار آن امام، روزی امام باقر ـ علیه السّلام ـ هنگامی كه پدر بزرگوار خود را در حال عبادتی عمیق و سجدههای طولانی و زیاد دید از ایشان پرسید: «پدرجان! چگونه این همه عبادت میكنید و از خود بیخود می شوی؟» امام سجاد ـ علیه السلام ـ باز به گریه افتاد و پس از لحظهای سكوت فرمود: «فرزند عزیزم! اگر تو به عبادتهای جدّت امیرالمؤمنین آگاه میشدی، هرگز عبادت مرا به حساب نمیآوردی، عبادت من كجا و عبادت امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ كجا؟!»[39] این بود گوشهای مختصر از عظمت والای زین العابدین امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و فرهنگ دعا در محضر آن حضرت و طاعت و عبادت و دعای آن پیشوای معصوم ـ علیه السّلام ـ . اللهم صل علیهم صلوة زاكیة نامیة دائمة طیبة.
فعالیتهای دینی و فرهنگی امام سجاد )علیه السّلام)
امام سجاد ـ علیه السّلام ـ چهارمین پیشوای معصوم شیعیان، در عصر امامت خود هم چون سایر معصومین، در راستای امر امامت، پیشوایی و هدایت جامعه، در شرایط خاص اجتماعی زمان خود بودند كه در حقیقت، یك بحران و جریان عقیدتی و فكری بزرگی كه زاییدة عوامل متعددی بودند، كه میتوان به مهمترین این عوامل اشاره نمود:
1.فاصله گرفتن جامعه از مكتب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و محدودیتهای سیاسی و محدودیتهای سیاسی برای امامان ـ علیهم السّلام ـ از طریق منع نقل ونوشتن حدیث، مگر احادیث خاصی كه خلفای قبل اجازه داده بودند.
2.توطئه دستگاه جبار اموی در جهت دامن زدن به اختلافات فكری و مشغول كردن مردم به مسایل غیر مهم و بهرهبرداری سیاسی از آن، كه در نتیجه فرصت تبیین و تحقیق در این مسایل از دست میرفت.
3.گسترش دامنه فتوحات و مسلمان شدن سریع و بدون برنامه اقوام و ملل گوناگون با فرهنگهای متفاوت امام سجادع در راستای هدف بزرگ الهی خود كه هدایت و رهبری جامعه اسلامی میباشد در مقابل این انحرافات سكوت اختیار نكرد و با توجه به شرایط و اوضاع حاكم بر جامعه به مبارزه علیه این انحرافات پرداخت.
الف. هشدار نسبت به عقاید غالیان: امام ـ علیه السّلام ـ هم بر جریانهای فكری انحرافی درون جامعه شیعه نظارت داشت و هم بر جریانهای انحرافی دیگران. وقتی دید كه بعضی از شیعیان گرفتار عقیده غلو شدهاند و ممكن است امامان ـ علیه السّلام ـ را از از شأن بندگی بالا برده و به الوهیت آنها معتقد شوند، هشدار داد و فرمود: «جمعی از شیعیان ما در حدی ما را دوست خواهند داشت كه درباره ما چیزی كه یهود نسبت به عزیر و نصاری نسبت به عیسی گفتند، خواهند گفت: نه آنان از مایند و نه ما از آنانیم».[40] ب. مبارزه با جبرگرایی: از جریانهای خطرناك در زمان امام سجاد ـ علیه السّلام ـ رواج اعتقاد به جبر از طرف دستگاه حاكم بود، بنابر نقل مورخان، معاویه طلایهدار ترویج اعتقاد به جبر بود،[41] از این رو وقتی عایشه از او پرسید: چرا یزید را به جانشینی خویش برگزیدی؟ گفت: خلافت یزید قضاء و حكم الهی است و بندگان خدا حق دخالت در آن را ندارند».[42] امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با صراحت این عقیده را رد كرد. چنان كه در مجلس ابن زیاد در كوفه، وقتی عبیدالله خطاب به امام ـ علیه السّلام ـ گفت مگر خدا علی بن حسین را نكشت؟ حضرت در جواب فرمود: برادری داشتم به نام علی كه مردم او را كشتند.[43] ج. مبارزه با مشبهه: در عصر امامت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ توحید خالص، یعنی منزه دانستن خداوند از تشبیه به مخلوقات به دست فراموشی سپرده شد، و با بهرهگیری از عالمان دین فروش دنیا طلب، عقیده به تجسیم و تشبیه رواج یافت. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در مقابل این اعتقاد انحرافی نیز قاطعانه به مقابله پرداخت.
د. احتجاج با متصوفه و زاهد نمایان: یكی از حكمتهای سیره امام ـ علیه السّلام ـ خط بطلان كشیدن به روش زاهدنمایانی بود كه از دنیا بریده بودند و در برابر مردم عصر خویش هیچ گونه مسئولیتی احساس نمیكردند و فقط به عبادت و ریاضت میپرداختند در حالی كه در آن جامعه انواع بدعتها و ظلمها رواج داشت و بر آنان لازم بود نسبت به آن عكس العمل نشان دهند، حضرت علاوه بر این كه روش عملی خود، سیره و روش آنان را باطل اعلام كرد، به طور صریح نیز در مقابل آنان ایستاد پدر كلامی فرمود گروهی از این است بعد از این كه از امامان دین و شجره نبوت جدا شدند نحلهها و فرقههایی شدند گروهی در اوهام رهبانیت خود را گرفتار كردند و...»[44]. هـ . برخورد و مبارزه با عالمان درباری: مسلماً در جامعه اسلامی آن روزگار، افراد زیادی بودند كه وضع دستگاه خلافت را وضع اسلامی میپنداشتند و این به خاطر اقدامات زیاد دستگاه اموی جهت مشروع جلوه دادن حاكمیت خویش بود یكی از این اقدامات جذب محدثان و علمای دینی به دربار حكومت بود تا احادیثی را از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با صحابه آن حضرت به نفع آنان جعل كند تا بدین وسیله زمینه فكری كه پذیرش حكومت آنان در جامعه آماده سازند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ كه خطر این سررشته ناشایست فكری و فرهنگ در جامعه عصر خویش یعنی محدثان، مفسران، قراء و قضات درباری را جدی میدید، مبارزهای شدید علیه آنان آغاز كرد. كه برای نمونه به چند مورد اشاره میشود. برخورد با زهری: حضرت ابتدا با برخورهای نصیحت گرانه بنا داشت زهری را از این كار ناشایست بازدارد. لذا به طور غیرمستقیم به او فهماند كه دنیاطلبی ریشة همه گناهان و ستمهاست و هیچ چیز نزد خدا بعد از توحید و ایمان به نبوت مثل بغض دنیا نیست و نقاط ضعف زهری را كه حكومت هم انگشت روی آن گذاشته بود به او تذكر داد.[45] همچنین زمانی زهری همراه امام بود، حضرت دست به دعا برداشت و ضمن آن به زهری فهماند: «ای نفس؛ تا كی به دنیا دل میبندی و تكیهات را آبادانی آن قرار میدهی؟ آیا از نیاكانت عبرت نمیگیری.[46] امام ـ علیه السّلام ـ با اندرزها سعی داشت او را به خطاهایش متوجه كند و به راه حق برگرداند. سرانجام حضرت با نوشتن نامهای تند او را به شدت توبیخ كرد و راه و روشش را نكوهش نمود. و این گونه مبارزات در مقابله با حسن بصری ادامه داشت. حسن بصری در منی مشغول موعظه مردم بود در همان حال امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از آن جا عبور كرد و به وی فرمود آیا از دین وصفی كه هم اكنون داری بین خود و خدای خود راضی هستی كه اگر در همین حال مرگت فرارسد هیچ نگران نباشی؟ حسن بصری گفت: نه راضی نیستم، امام فرمود: آیا به خود حدیث نفس میكنی تا تغییر وضع دهی! و از این وضعی كه راضی نیستی، بیرون آیی و كه از آن راضی هستی، وارد شوی؟ حسن چند لحظه سرش را پایین انداخت، سپس گفت: من آن را خلاف واقع عرض كردم؟ بعد از رد و بدل شدن كلمات میان حسن بصری و امام ـ علیه السّلام ـ حسن بصری پشیمان شد و پس از آن زمان حسن بصری مردم را موعظه نمیكرد.[47] احتجاج حضرت با عباد بصری: امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: عباد بصری در راه مكه، خدمت علی بن حسین ـ علیه السّلام ـ رسید و به او گفت: علی! جهاد در راه خدا و دشواریها آن را كنار نهادهای و به سوی حج و خوشیهای آن روی آوردهای؟ در حالی كه خدا فرموده است: خداوند جان و مال مؤمنان را از ایشان خرید تا برایشان بهشت باشد. آنان در راه خدا میجنگند. میكشند و كشته میشوند وعدهای كه حقیقتاً در تورات و انجیل و قرآن به آن داده شده است و چه كسی از خدا به عهد خود وفادارتر است؟ مژده باد شما را به این معامله كه انجام دادید، كه آن رستگاری بزرگی است.[48] تو آن جهاد و آن وعده خدا را ترك كرده و به حج آمدهای؛ امام در جواب فرمود: دنباله آیه را نیز بخوان،[49] عباد بقیه آیه را خواند و زمانی كه تمام كرد، امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: هر گاه این گونه افرادی را كه خداوند توصیف كرده است یافتی، در این صورت جهاد به همراه آنان برتر از حج خواهد بود. امام ـ علیه السّلام ـ با این موضع گیری، سیره و روش اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را درباره شركت در جنگ و جهاد بیان فرمود.