loading...
وب سايت بوي سيب
مدير سايت بازدید : 31 یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


خود امام زمان (عج) وساير امامان(ع) معيارهايي ارائه داده اند که مي تواند ملاک تشخيص اين موضوع باشد. براي اينكه انسان بفهمد اجتهاد و مرجعيت شخصي، مورد تأييد امام زمان(عج) است يا نه، ملاك هايي در روايات ذكر شده است.


      در نامه اي از امام عصر(ع) آمده است: « و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلي رُواهِ حديثنا، فإنّهم حجّتي عليكم و أنا حجة الله عليهم »؛ «در پيشامدها به راويان احاديث ما روي آوريد كه اينان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر ايشانم». بحار الأنوار، ج 53، ص 181؛ مستدرك الوسائل، ج 18، ص 317، ح 21458 امام حسن عسكري(ع) از امام صادق(ع) نقل مي فرمايد:

«... فأما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظاً لدينه مخالفاً علي هواه مطيعاً لأمر مولاه فللعوام أن يقلّدوه و ذلك لايكون إلا بعض فقهاء الشيعه لاكلّهم... »؛ «فقيهي كه خويشتن دار و حافظ دين و مخالف هواي نفس و مطيع امر مولايش باشد، عوام (توده مردم) حق تقليد از او را خواهند داشت و اين صفات در همه فقها نيست؛ بلكه در بعضي از فقها هست». وسائل الشيعهّ، ج 18، ابواب صفات قاضي، ح 20، ص 94 و 95


      بنابراين، در تشخيص مجتهد و مرجع مورد تأييد امام(ع) اين معيارها را بايد در نظر داشت. خودِ مردم بايد دربارة آنها مطالعه و تحقيق كنند. از طرف ديگر، همه ما مأمور به ظاهر هستيم. بنابراين كسي كه ظاهر او نشان دهندة چنين شرايطي است و علما نيز فقاهت او را تأييد كنند، مصداق روايت بالا شناخته مي شود.

مدير سايت بازدید : 27 شنبه 16 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

 آيا «جزيره خضراء» كه گفته مى شود امام زمان(عج) در آن هستند، واقعيت دارد يا نه؟


نخست بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه همواره در تاريخ، عده اى طمع ورز و هواپرست بوده اند كه مى كوشيده اند تا با سوء استفاده از اعتقادات و عواطف مردم، قضايا را به سود خود تفسير و تبيين كنند. اين مسأله در مورد عقايد مذهبى و باورهاى دينى مردم مضاعف است. وجود افراد بى نام يا بدنام و يا حداقل معمولى در ميان برخى از سندهاى روايى، يا وجود محتوايى به دور از فهم و متناقض، نشان دهنده همين خطر انحراف مى باشد. اين موضوع، بحثى دردناك دارد كه بايد در جاى خود مطرح شود.


       در اين راستا گفتنى است كه اولاً در سند روايت «جزيره خضراء» و ثانياً در محتويات اين روايت و ثالثاً در باب وثاقت شخصى كه اين داستان را نقل كرده (على بن فاضل مازندرانى) بحث و نظرهاى متفاوتى وجود دارد و اكثر علماى طراز اول شيعى - چه در دوران گذشته و چه در عصر اخير - اين روايت را صحيح و موثّق نمى دانند. بنابراين، اصل روايت جزيره خضراء محل ترديد جدى است، تا چه رسد به انطباق آن بر مثلّث برمودا.
      براى آگاهى بيشتر ر.ك: سيد جعفر مرتضى عاملى، جزيره خضراء افسانه يا واقعيت؟، ترجمه: محمد سپهرى، بخش سوم.

 


مدير سايت بازدید : 72 پنجشنبه 14 اردیبهشت 1391 نظرات (1)
سلام


مجموعه اي اشعار به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) را جمع آوري كردم كه در قالب يك فايل word   با حجم كم قابل دانلود مي باشد

اميدوارم مورد استفاده قرار گرفته و ما را از دعاي خيرتان محروم نفرمائيد

در ضمن بخش دوم اين فايل هم به زودي منتشر خواهد شد.


دانلود فايل

مدير سايت بازدید : 21 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
با سلام

ایام فاطمیه بر همه شیعیان حضرت زهرا س تسلیت باد

با عرض پوزش این سایت تا بعد از ایام فاطمیه به روز نخواهد شد

تیم مدیریت سایت
مدير سايت بازدید : 30 سه شنبه 29 فروردین 1391 نظرات (0)
با سلام

ایام فاطمیه بر همه شیعیان حضرت زهرا س تسلیت باد

با عرض پوزش این سایت تا بعد از ایام فاطمیه به روز نخواهد شد

تیم مدیریت سایت
مدير سايت بازدید : 26 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

نظربنما تو حال مرا ببین تو دل بی قرار و غمین

اسیرمحن شده دل من ببین شده یار تو خانه نشین

شكستهدلم ز درد و الم روان شده اشكم از این همه غم

ززخم نهان به لب شده جان بگریم ازاین غصه ها همه دم

آهسوزان من   ماه تابان من        بیتوای جان من می میرم ، می میرم

روحایمان من    نور چشمان من     بی توای جان منمی میرم ، می میرم

بهارعلی نگار علی ستاره شب های تار علی

مروزبرم شكسته پرم به حق دل بی قرار علی

پناهعلی سپاه علی امید دل  و تكیه گاه علی

پرستویمن بگو تو سخن قسم به غم و اشك و آه علی

ماهشبهای من   بشنو آوای من        بیتو زهرای من می میرم ، می میرم

دینو دنیای من   یار تنهای من      بی تو زهرایمن می میرم، می میرم

زهرافاطمه جان می میرم

مدير سايت بازدید : 32 سه شنبه 29 فروردین 1391 نظرات (0)
نظربنما تو حال مرا ببین تو دل بی قرار و غمین
اسیرمحن شده دل من ببین شده یار تو خانه نشین
شكسته دلم ز درد و الم روان شده اشكم از این همه غم
ززخم نهان به لب شده جان بگریم ازاین غصه ها همه دم
آهسوزان من   ماه تابان من        بیتوای جان من می میرم ، می میرم
روحایمان من    نور چشمان من     بی توای جان منمی میرم ، می میرم
بهارعلی نگار علی ستاره شب های تار علی
مروزبرم شكسته پرم به حق دل بی قرار علی
پناهعلی سپاه علی امید دل  و تكیه گاه علی
پرستویمن بگو تو سخن قسم به غم و اشك و آه علی
ماه شبهای من   بشنو آوای من        بی تو زهرای من می میرم ، می میرم
دین و دنیای من   یار تنهای من      بی تو زهرایمن می میرم، می میرم
زهرافاطمه جان می میرم
مدير سايت بازدید : 29 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

ندیده‌ام ز چشمان تو مهربان تر

ز دریای مواج آن بیكران تر

دلت چون شقایق ز غم پر تلاطم

ز باغ بنفشه رخت ارغوان تر

نشانی به سینه مدالی به بازو

نباشد به عالم ز تو قهرمان تر

گل عمرت ای یاس خوشبوی احمد

به فصل بهار از خزان هم خزان تر

 

شعله‌ها آمدند و در زده‌اند

تیشه بر هر چه خشك و تر زده‌اند

غم و غربت چو بی كسم دیده‌اند

به من از روی لطف سر زده‌اند

زندگی با تو بس كه شیرین بود

شور چشمان مرا نظر زده‌اند

تا صدایاون نامردبلند شد ، علی از جا پرید ، فاطمه یه نگاهش كرد ،گفت : علی جان بنشین ایندر رو من باید باز كنم ،اینجا بود كه مدال گرفته مادر...

بی ادباومد گفت : یا رسول الله ، فاطمه دیگه بزرگ شده چه معنا  داره هر وقت زهرا رومی‌بینی صورتش را میبوسی ، سینه‌اش رو میبوسی ، برا چی هی خم میشی دستشومیبوسی؟  میخوام بگم یا رسول الله كاشكی جلو چشم این حسودها این كارها رونمیكردید ، این بی تربیت رفت برا باباش تعریف كرد ، گفت : پیغمبر هر وقت زهرا رومیبینه سینه‌اش رو میبوسه دستشو میبوسه ، اون بی تربیت تر هم رفت تو نقشه گفت حالایه سینه‌ای درست كنم ...

مدير سايت بازدید : 27 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

ندیده‌ام ز چشمان تو مهربان تر

ز دریای مواج آن بیكران تر

دلت چون شقایق ز غم پر تلاطم

ز باغ بنفشه رخت ارغوان تر

نشانی به سینه مدالی به بازو

نباشد به عالم ز تو قهرمان تر

گل عمرت ای یاس خوشبوی احمد

به فصل بهار از خزان هم خزان تر

 

شعله‌ها آمدند و در زده‌اند

تیشه بر هر چه خشك و تر زده‌اند

غم و غربت چو بی كسم دیده‌اند

به من از روی لطف سر زده‌اند

زندگی با تو بس كه شیرین بود

شور چشمان مرا نظر زده‌اند

تا صدایاون نامردبلند شد ، علی از جا پرید ، فاطمه یه نگاهش كرد ،گفت : علی جان بنشین ایندر رو من باید باز كنم ،اینجا بود كه مدال گرفته مادر...

بی ادباومد گفت : یا رسول الله ، فاطمه دیگه بزرگ شده چه معنا  داره هر وقت زهرا رومی‌بینی صورتش را میبوسی ، سینه‌اش رو میبوسی ، برا چی هی خم میشی دستشومیبوسی؟  میخوام بگم یا رسول الله كاشكی جلو چشم این حسودها این كارها رونمیكردید ، این بی تربیت رفت برا باباش تعریف كرد ، گفت : پیغمبر هر وقت زهرا رومیبینه سینه‌اش رو میبوسه دستشو میبوسه ، اون بی تربیت تر هم رفت تو نقشه گفت حالایه سینه‌ای درست كنم ...

مدير سايت بازدید : 44 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

آنكهخدا طرح جنان از رخ او كشد       هیبت او كل یلانرا به زانو كشد

كعبهسیار كه دل را به هر سو كشد     نام علی کهمیبرم فاطمه هو کشد

محورافلاك    پدر خاك    خواجهلولاك     یل بی باك

آنكهبر او كعبه كند گریبان چاك  

هوعلی مولا مددی

کارولایتعلی، شیعه سازی بود         شیعه او رابه ملك، سرفرازی بود

نمازبی ولای او بی نمازی بود       وضوی او به حق قسمآب بازی بود

یكتنه لشكر شكند در خیبر شكند       وصله نعلین علیقیمت زر شكند

آنكهبه یك غمزه او عشق هم سر شكند

شمسكه مه از رخ او وام گیرنده است     در بر والشمس رخش ، بازبازنده است

اواسدالله  یدالله و طوفنده است     هر كه به جنگشبرود  قبر خود كنده است

شیربه زنجیر کشد تا که شمشیر کشد     عرش به هم می ریزد تا كهتكبیر كشد

اوكه به هنگام نماز از تنش تیر كشند

باعلی ای دیده دگر پی دلبر مگرد         اینفس ار بی او فرو رفته ای برنگرد

ایكه به دور كعبه و منكر حیدری        كعبهولادت گه اوست دور حیدر نگرد

كوزره پشت علی ترس را كشته علی       مقدرات عالمیبسته مشت علی

اینكه جهنم یا بهشت میل انگشت علی

مدير سايت بازدید : 60 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

آنكهخدا طرح جنان از رخ او كشد       هیبت او كل یلانرا به زانو كشد

كعبهسیار كه دل را به هر سو كشد     نام علی کهمیبرم فاطمه هو کشد

محورافلاك    پدر خاك    خواجهلولاك     یل بی باك

آنكهبر او كعبه كند گریبان چاك  

هوعلی مولا مددی

کارولایتعلی، شیعه سازی بود         شیعه او رابه ملك، سرفرازی بود

نمازبی ولای او بی نمازی بود       وضوی او به حق قسمآب بازی بود

یكتنه لشكر شكند در خیبر شكند       وصله نعلین علیقیمت زر شكند

آنكهبه یك غمزه او عشق هم سر شكند

شمسكه مه از رخ او وام گیرنده است     در بر والشمس رخش ، بازبازنده است

اواسدالله  یدالله و طوفنده است     هر كه به جنگشبرود  قبر خود كنده است

شیربه زنجیر کشد تا که شمشیر کشد     عرش به هم می ریزد تا كهتكبیر كشد

اوكه به هنگام نماز از تنش تیر كشند

باعلی ای دیده دگر پی دلبر مگرد         اینفس ار بی او فرو رفته ای برنگرد

ایكه به دور كعبه و منكر حیدری        كعبهولادت گه اوست دور حیدر نگرد

كوزره پشت علی ترس را كشته علی       مقدرات عالمیبسته مشت علی

اینكه جهنم یا بهشت میل انگشت علی

مدير سايت بازدید : 23 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

آنكهبا خلقت تو هر چه كه بود آورده           

جبرئیلشبه سجود توسجود آورده

نهغلط گفتم از آغازخدا بانورت                 
نه فقط آنچه كه بود آنچه نبود آورده

سرسجاده شب ماه شب اولماه                    
سر تعظیم به پیش تو فرود آورده

چندقرنیستكه مضمون بلندعمرت              
شاعران را به سر گفت و شنود آورده

باداز خاك سر كوی تو سوغاتسفر                      
یك بقل رایحه عنبر وعود آورده

مادرآبتویی و پدر خاکعلی               
آب وخاکی که دلم رابه وجود آورده

ودرود آمده از سوی خدا بر هركه             
پای كوه غمت از اشك درود آورده

هیزمآورد در خانه ی تو كینهولی                     
آتش فاجعه را چشم حسود آورده

ایکه همرنگ بلالت شده دیوار حرم       
چه بلایی به سرت آتش و دود آورده

آهخورشید علی باد مخالفتچندیست         
در حوالی رخت ابرکبود آورده

باعث  سجده  به دامان تو درعلقمهشد            

آنكه بر  فرق  علمدار    عمود   آورده

مدير سايت بازدید : 19 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

آنكهبا خلقت تو هر چه كه بود آورده           

جبرئیلشبه سجود توسجود آورده

نهغلط گفتم از آغازخدا بانورت                 
نه فقط آنچه كه بود آنچه نبود آورده

سرسجاده شب ماه شب اولماه                    
سر تعظیم به پیش تو فرود آورده

چندقرنیستكه مضمون بلندعمرت              
شاعران را به سر گفت و شنود آورده

باداز خاك سر كوی تو سوغاتسفر                      
یك بقل رایحه عنبر وعود آورده

مادرآبتویی و پدر خاکعلی               
آب وخاکی که دلم رابه وجود آورده

ودرود آمده از سوی خدا بر هركه             
پای كوه غمت از اشك درود آورده

هیزمآورد در خانه ی تو كینهولی                     
آتش فاجعه را چشم حسود آورده

ایکه همرنگ بلالت شده دیوار حرم       
چه بلایی به سرت آتش و دود آورده

آهخورشید علی باد مخالفتچندیست         
در حوالی رخت ابرکبود آورده

باعث  سجده  به دامان تو درعلقمهشد            

آنكه بر  فرق  علمدار    عمود   آورده

مدير سايت بازدید : 42 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

اشك حسین روونهمادر نیمه جونم        الهی بمیرم برای مادرقدكمونم

خزون  شدیواویلا  بی جون شدی واویلا    بعد یه عمری برا خونه داری باباناتوون شدی واویلا

شدی گل پرپرزخمای تن تو آیهها               تو مدینه مادرمیزنن به بابا كنایه ها

دعا می كنی هرسحری برا همسایه ها

جونی وبمیرم    منم مثل توپیرم        بعد تو من می میرم

امون از اینمدینه وای

می دونیلحظه  لحظه نزدیك میشه شهادت        ازوقتی رفتنی شدی تازه میان عیادت

ای مهربون واویلاقامت كمون واویلا    می باره غریبی از نگاه تار مادر پیشم بمونواویلا

همونا كه گفتن یاشب یا روزا كریه كن    یه گوشه ای مادربشین و بسوز و كریه كن

برای غریبی بابای غریبم گریه كن

صورت توكبوده        مگه گنات چیبوده          دنیا اینجوری نبوده

امون از اینمدینه وای

دور از نگاه بابشهادتین می خونی    داری میگی حسینم تو كفن می مونی

دور از وطن واویلا  خونین دهن واویلا   میمونه تن تو روی خاک صحرا بی سر

پاره پاره مادرمیشه تن اون آب آورت      میرسه تو گودال با چشمای تر،خود خواهرت

سرتورونیزهمیبینه چشای دخترت

داره می گهخواهر      پاشو غریبمادر       منو ببین بی معجر

مدير سايت بازدید : 22 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

اشك حسین روونهمادر نیمه جونم        الهی بمیرم برای مادرقدكمونم

خزون  شدیواویلا  بی جون شدی واویلا    بعد یه عمری برا خونه داری باباناتوون شدی واویلا

شدی گل پرپرزخمای تن تو آیهها               تو مدینه مادرمیزنن به بابا كنایه ها

دعا می كنی هرسحری برا همسایه ها

جونی وبمیرم    منم مثل توپیرم        بعد تو من می میرم

امون از اینمدینه وای

می دونیلحظه  لحظه نزدیك میشه شهادت        ازوقتی رفتنی شدی تازه میان عیادت

ای مهربون واویلاقامت كمون واویلا    می باره غریبی از نگاه تار مادر پیشم بمونواویلا

همونا كه گفتن یاشب یا روزا كریه كن    یه گوشه ای مادربشین و بسوز و كریه كن

برای غریبی بابای غریبم گریه كن

صورت توكبوده        مگه گنات چیبوده          دنیا اینجوری نبوده

امون از اینمدینه وای

دور از نگاه بابشهادتین می خونی    داری میگی حسینم تو كفن می مونی

دور از وطن واویلا  خونین دهن واویلا   میمونه تن تو روی خاک صحرا بی سر

پاره پاره مادرمیشه تن اون آب آورت      میرسه تو گودال با چشمای تر،خود خواهرت

سرتورونیزهمیبینه چشای دخترت

داره می گهخواهر      پاشو غریبمادر       منو ببین بی معجر

مدير سايت بازدید : 31 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

وای زهرا بی توغریب میشه علی

وای زهرا بمونبازم پیش علی

توکه میون داغ بیکسی می بینی سوختنمو

با حلالیت خواستنتچرا می لرزونی تنمو

این قد آتیشمنزن     سختمه بگی به من    حرف تابوت وکفن

فاطــــــــــــــمه مــــــــــرو مــــــــــــرو

وای زهرا رو توبگیر امّا نرو

وای زهرا تو روخدا تنها نرو

تویی فقط اینجاسلامموجواب میدی عزیزم

حالا با حرفاتداری منو عذاب میدی عزیزم

از جدایی یادنکن  درداموزیاد نکن    دشمنامو شاد نکن

فاطــــــــــــــمه مــــــــــرو مــــــــــــرو

وای زهرا حسیناومد بالا سرت

وای زهرا دوبارهتشنست پسرت

حالا که تو هستیکنارتو نشسته آب می خوره

یه روزی می بینیکه یک نفر سرازتنش می بره

**************************************

 

مدير سايت بازدید : 22 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

وای زهرا بی توغریب میشه علی

وای زهرا بمونبازم پیش علی

توکه میون داغ بیکسی می بینی سوختنمو

با حلالیت خواستنتچرا می لرزونی تنمو

این قد آتیشمنزن     سختمه بگی به من    حرف تابوت وکفن

فاطــــــــــــــمه مــــــــــرو مــــــــــــرو

وای زهرا رو توبگیر امّا نرو

وای زهرا تو روخدا تنها نرو

تویی فقط اینجاسلامموجواب میدی عزیزم

حالا با حرفاتداری منو عذاب میدی عزیزم

از جدایی یادنکن  درداموزیاد نکن    دشمنامو شاد نکن

فاطــــــــــــــمه مــــــــــرو مــــــــــــرو

وای زهرا حسیناومد بالا سرت

وای زهرا دوبارهتشنست پسرت

حالا که تو هستیکنارتو نشسته آب می خوره

یه روزی می بینیکه یک نفر سرازتنش می بره

**************************************

 

مدير سايت بازدید : 23 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

شعروروضه[3]

كیستم من فاطمهمحبوبه جان آفرینم

جنه الاعلای قربرحمه للعالمینم

لیله القدری كهكس غیر ازخدا قدرش نداند

معنی انا فتحنایامیرالمومنینم

مادرپیغمبران  از شخص آدم تا محمد

بانوی ملك خدا درآسمانها و زمینم

از ازل پیشانیتوحید را بودم ستاره

تا ابد انگشترختم رسالت را نگینم

آن جناب مریمعذرا و این یكتا مسیحش

این من و اینیازده عیسای عیسی آفرینم

ذات حق كردهاراده تا كه آرم یك حسینی

ورنه ریزد تا صفمحشر حسین از آستینم

سجده ووالشمس  والیل و دخان و عادیاتم

كوثر و تطهیروقدرو نور و فجر و یا و سینم

عصمتم زهدم عفافمكعبه ام ركنم طوافم

مام نفس مطمئنهقلب قرآن جان دینم

هم به سیرت مصطفیفرموده در شأنم فداها

هم به صورت گفتهصورت آفرینم آفرینم

گاه میخوانندحورم گاه میگویند انسان

هرچه باشم بهتراز آن هرچه باشم فوق اینم

مرتضی در من خدارا دید با چشم خدایی

من خدا را دیدهام هرگاه  حیدر راببینم

راستی ركن همهاركان عالم كیست حیدر

در حقیقت من همانركن امام راستینم

حالا این علی كه ركن عالم وجوده دو تا ركن داره ،خودشفرمود: یه ركنم پیغمبربود ، وقتی پیغمبر رو از دست دادم دلم خوش بود زهرا دارم ؛دلم خوش بود برا پیغمبر دلم تنگ میشه زهراشو میبینم ، هر وقت همه وجودم اشتیاقزیارت رسول خدا رو فرا میگرفت میگفتم فاطمه جان چند قدم واسه علی راه برو ، براعلی حرف بزن ، دلم برا پیغمبر تنگ شده ؛ این یه ركنم بود ، پیغمبر رو از علی گرفتند، ركن دیگه مولا بی بی دو عالم بود ، چه كردند با علی؟! حرفم حرف دله ، سلمان میگهتا پیغمبر و زهرا زنده بودند ندیدم علی دست به كمر بگیره ، ندیدم علی دست به كمرراه بره

یعنی زهرا عمود خیمه عمر علیه .

علی كسیه كه نود زخم دریك روز میخوره ازآسمون صدا میاد، (( لا فتی الا علی )) این علی نقشش در زندگی پیغمبر چیه؟ علی سپر بلایپیغمبره ، علی مدافع رسول خداست ، تا علی هست كسی جرات نمیكنه به پیغمبر نگاه چپكنه ، هر وقت گره ای در كار بود پیغمبر میفرستاد دنبال علی ، یه روز اومدنشست  دو زانو جلو پیغمبر ، قصه خواستگاری رو شنیدید ، پیغمبر فرمود : علیجان چی داری؟ میخوای زهرا رو بگیری ، آقا همه زندگی منو شما خبر دارید ، علی ازهمه دنیا یه اسب داره ، یه شمشیر داره ، یه سپرداره ؛ پیغمبر فرمود: علی جان توسردار جنگی ، تو فرمانده سپاه اسلامی ، شمشیر و اسبتو نگه دار ، سپرت رو بفروش خرجعروسی كن ، شاید میخواست با كنایه بگه علی تو زهرا داری ، سپر نمیخوای یه زهرا بهتمیدم همه جا سپر بلاته...

بعد  پیغمبر اولین هدفشون از بین بردن علی بود ،گفتن علی رو چطور از بین ببریم ،علی این همه زخم خورده این همه شمشیر خورده علی بهاین راحتی زانوش نمی لرزه ، اگه میخوای پشت علی رو به خاك بمالی یه راه داره ،باید زهراشو ازش جدا كنی...

منم علی كه جهانرا خدا به دستم داد

می طهور ز پیمانهالستم داد

علی بت شكنم منكه بعد آن همه فتح

به یك شكستن پهلوعدو شكستم داد

 

تا زهرا زنده بود كسی جرات نكرد به علی آسیبی برسونه ،یه تنه اومد جلو در مسجد ایستاد ، فریاد میزد علی رو رها كنید تا زهرا زنده است یهخار نباید به پای علی بره ، پهلوش بین در و دیوار مونده ، سینه اش با میخ در سوراخشده  بازوش از ضربه غلاف ورم كرده ، اما تا چشماشو  واكرد ،یه نگاه كردبه اسماء ، نگفت سینه ام ،نگفت بچه ام ، صدا زد علیمو كجا بردند؟ من میگم اوج روضهفاطمه اینجاست ، وقتی علی رو از مسجد آوردند هی دور علی میچرخید ،هرطور شده جونامامشو حفظ كرد اما  لا یوم كیومك یا ابا عبدالله كربلا هم حسین یهیار داره تا زنده بود كسی نگاه چب به خیمه ها نکرد ...

مكن ازخارهراسباغ ما دارد یاس     یك بیابان دشمن منم و یك عباس

چه غم از روبهیانشیر به همراه من است

آسمانم من و عباسعلی ماه من است

لذا این همه داغ دید ، حسین تو مدینه برادر از دست داد، دیگه لباس نو نمبپوشم و محاسنمو خضاب نمی كنم ، عطر نمیزنم ، غارت زده اونی نیستكه مالشو ببرن ، غارت زده منم كه برادر از دست دادم ، اما كربلا یه حرف دیگه زد تانگاهش به عباس افتاد ، یك دست به كمر گرفت...

مدير سايت بازدید : 27 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

شعروروضه[3]

كیستم من فاطمهمحبوبه جان آفرینم

جنه الاعلای قربرحمه للعالمینم

لیله القدری كهكس غیر ازخدا قدرش نداند

معنی انا فتحنایامیرالمومنینم

مادرپیغمبران  از شخص آدم تا محمد

بانوی ملك خدا درآسمانها و زمینم

از ازل پیشانیتوحید را بودم ستاره

تا ابد انگشترختم رسالت را نگینم

آن جناب مریمعذرا و این یكتا مسیحش

این من و اینیازده عیسای عیسی آفرینم

ذات حق كردهاراده تا كه آرم یك حسینی

ورنه ریزد تا صفمحشر حسین از آستینم

سجده ووالشمس  والیل و دخان و عادیاتم

كوثر و تطهیروقدرو نور و فجر و یا و سینم

عصمتم زهدم عفافمكعبه ام ركنم طوافم

مام نفس مطمئنهقلب قرآن جان دینم

هم به سیرت مصطفیفرموده در شأنم فداها

هم به صورت گفتهصورت آفرینم آفرینم

گاه میخوانندحورم گاه میگویند انسان

هرچه باشم بهتراز آن هرچه باشم فوق اینم

مرتضی در من خدارا دید با چشم خدایی

من خدا را دیدهام هرگاه  حیدر راببینم

راستی ركن همهاركان عالم كیست حیدر

در حقیقت من همانركن امام راستینم

حالا این علی كه ركن عالم وجوده دو تا ركن داره ،خودشفرمود: یه ركنم پیغمبربود ، وقتی پیغمبر رو از دست دادم دلم خوش بود زهرا دارم ؛دلم خوش بود برا پیغمبر دلم تنگ میشه زهراشو میبینم ، هر وقت همه وجودم اشتیاقزیارت رسول خدا رو فرا میگرفت میگفتم فاطمه جان چند قدم واسه علی راه برو ، براعلی حرف بزن ، دلم برا پیغمبر تنگ شده ؛ این یه ركنم بود ، پیغمبر رو از علی گرفتند، ركن دیگه مولا بی بی دو عالم بود ، چه كردند با علی؟! حرفم حرف دله ، سلمان میگهتا پیغمبر و زهرا زنده بودند ندیدم علی دست به كمر بگیره ، ندیدم علی دست به كمرراه بره

یعنی زهرا عمود خیمه عمر علیه .

علی كسیه كه نود زخم دریك روز میخوره ازآسمون صدا میاد، (( لا فتی الا علی )) این علی نقشش در زندگی پیغمبر چیه؟ علی سپر بلایپیغمبره ، علی مدافع رسول خداست ، تا علی هست كسی جرات نمیكنه به پیغمبر نگاه چپكنه ، هر وقت گره ای در كار بود پیغمبر میفرستاد دنبال علی ، یه روز اومدنشست  دو زانو جلو پیغمبر ، قصه خواستگاری رو شنیدید ، پیغمبر فرمود : علیجان چی داری؟ میخوای زهرا رو بگیری ، آقا همه زندگی منو شما خبر دارید ، علی ازهمه دنیا یه اسب داره ، یه شمشیر داره ، یه سپرداره ؛ پیغمبر فرمود: علی جان توسردار جنگی ، تو فرمانده سپاه اسلامی ، شمشیر و اسبتو نگه دار ، سپرت رو بفروش خرجعروسی كن ، شاید میخواست با كنایه بگه علی تو زهرا داری ، سپر نمیخوای یه زهرا بهتمیدم همه جا سپر بلاته...

بعد  پیغمبر اولین هدفشون از بین بردن علی بود ،گفتن علی رو چطور از بین ببریم ،علی این همه زخم خورده این همه شمشیر خورده علی بهاین راحتی زانوش نمی لرزه ، اگه میخوای پشت علی رو به خاك بمالی یه راه داره ،باید زهراشو ازش جدا كنی...

منم علی كه جهانرا خدا به دستم داد

می طهور ز پیمانهالستم داد

علی بت شكنم منكه بعد آن همه فتح

به یك شكستن پهلوعدو شكستم داد

 

تا زهرا زنده بود كسی جرات نكرد به علی آسیبی برسونه ،یه تنه اومد جلو در مسجد ایستاد ، فریاد میزد علی رو رها كنید تا زهرا زنده است یهخار نباید به پای علی بره ، پهلوش بین در و دیوار مونده ، سینه اش با میخ در سوراخشده  بازوش از ضربه غلاف ورم كرده ، اما تا چشماشو  واكرد ،یه نگاه كردبه اسماء ، نگفت سینه ام ،نگفت بچه ام ، صدا زد علیمو كجا بردند؟ من میگم اوج روضهفاطمه اینجاست ، وقتی علی رو از مسجد آوردند هی دور علی میچرخید ،هرطور شده جونامامشو حفظ كرد اما  لا یوم كیومك یا ابا عبدالله كربلا هم حسین یهیار داره تا زنده بود كسی نگاه چب به خیمه ها نکرد ...

مكن ازخارهراسباغ ما دارد یاس     یك بیابان دشمن منم و یك عباس

چه غم از روبهیانشیر به همراه من است

آسمانم من و عباسعلی ماه من است

لذا این همه داغ دید ، حسین تو مدینه برادر از دست داد، دیگه لباس نو نمبپوشم و محاسنمو خضاب نمی كنم ، عطر نمیزنم ، غارت زده اونی نیستكه مالشو ببرن ، غارت زده منم كه برادر از دست دادم ، اما كربلا یه حرف دیگه زد تانگاهش به عباس افتاد ، یك دست به كمر گرفت...

مدير سايت بازدید : 64 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

***********************************

شعروروضه[2]

درکنار بسترت مینالم ای یار

مردم از ناله هاتوقتی که گفتی خدانگهدار

می میرم از ایندردو غم تو زند گی یه بار ازم

من رو خجالت دادیچیزی ازم نخواستی

نشو رفیق نیمهراه جون علی تو جون بخواه

جونمو هدیه کردمرومو زمین گذاشتی

باغبون با رفتنتمی سوزه این باغ

من یل خیبرم ولینمیشم حریف این داغ

از روزی که کنجحیاط تابوتتوساختم برات

کنار اون گهوارهای که مال محسنت بود

زینب ازم ناراحتهدل خودم قیامته

ای مهربون ای باوفا چه وقت رفتنت بود

 

 

 

بسم ربّ عشق ربُالعالمین

عشق مولایم امیرالمومنین

عشق مولا بضعه طهستی

حضرت صدیقه یکبراستی

فاطمه تعبیر دوریاز عذاب

بهترین تفسیرازام الکتاب

مادر یکتای هستیاز عدم

مادر لوح وقلمروح قسم

جسم ناسوتی اوروح فلک

روح لاحوتی اوجسمملک

دست تقدیر خدا برعالمین

مادر اربابمظلومم حسین

حجت کبراست بر کلحجج

با دعایش میرسدیوم الفرج

جنتی که زیر پایمادر است

خاک پای دخترپیغمبر است

آنکه از جنت بهاوتقدیم کرد

نار را جنت به ابراهیم کرد

انبیادرند ودریافاطمه

لم یکن ایجادلولا فاطمه

ارث مادربرتماماولیاء

علم وحلم و صدقوتسلیم ورضا

در امامت گرعلیتکثیرشد

بچه شیر از شیرمادر شیرشد

تا امید جود ازدادار از اوست

رونق بازاراستغفار از اوست

حق چودرمحشرهویدا میشود

مؤمن ازمجرم مجزامیشود

روح درعشاق اوچون میدمند

صور أینالفاطمیون میدمند

خلق درمحشرپیادهاو سوار

هاتفی آوازمیداردکنار

کور باد ودور بادهر کس هست

هان که اجلالنزول فاطمه ست

آمده عرش خدا راقائمه

آمده ناموس یزدانفا طمه

گفت احمد مرتضیجان من است

حا فظ زهرا وقرآن من است

ناجی کل بشرهستیم ما

امت خود را پدرهستیم ما

حال اگر بابمسلمانان علیست

مادر خود خوبفهمیدیم کیست

روز وصلدوستداران یاد باد

یاد باد آنروزگاران یاد باد

یاد پشت خاکریزجبهه ها

یاد یاران عزیزجبهه ها

یاد مجنون وشلمچه یاد حور

یاد کارون وفراتوکرخه نور

نام سردارانبرادر بود و بس     

فاطمه در جبههمادر بود و بس

مادریش را چوباور داشتیم

گرد خود صد هابرادر داشتیم

ای برادر حالمادر خوب نیست

پای بستر حالحیدر خوب نیست

داغ مادر جانمارا شمع کرد

گرد فرزند رشیدشجمع کرد

فاطمه در غشوههای احتزار

مرتضی در رعشههای اضطرار

گوش دلها همه درپشت در

بر وصیت های مادربا پدر

فاطمه یک نغمهدارد زیر لب

صحبت از کفن استودفن نیمه شب

صحبت از بی یاروبی یاور شدن

غسل دادن از ورایپیرهن

صحبت سجاده وچادر نماز

نیمه شب زینب وراز ونیاز

ای که غمها راعسل کردی علی

پس چرا زانوتوبغل کردی علی

ای جنت هم نشینفاطمه

ای امیرالمومنینفاطمه

ای که بر ارض وسما هستی امیر

جان زهرایت سرتبالا بگیر

آنکه باید اینچنین باشد منم

شرمگین و دل غمینباشد منم

خواستم یاری کنماما نشد

ریسمان ازدستهایت وانشد

مرگ چون آیدبراید کام من

گریه کن بر من وبر ایتام من

شد صدای فاطمهآرامتر

ای برادر ها همهآرامتر

ناله ی جانسوز میآید بگوش

صحبت از یک روزمی آید بگوش

صحبت از یک روزگرم وآتشین

داستان یک بدنروی زمین

داستان خیمه یافروخته

دختران و گیسوانسوخته

ماجرای مادر بیطفل چیست

ساقی تشنه کنارآب کیست

قصه ی سرباز درگهواره چیست

داستان گوش هایپاره چیست

داستان سر بریدناز قفا

غارت دارو ندارخیمه ها

بارش باران سنگاز روی بام

صحبت از بزار شومشهر شام

زینب و بند اسارتوای وای

اهل بیت اینجسارت وای وای

 

علی داشت تو مسجد نماز می خوند ، دید دارن نشونش میدن، ته اشاره رو دید ؛ دید بچه هاش دم در ایستادن ، یه وقت دیدن علی سر نماز غش کرد، علی که لنگر زمین و آسمان بود ، علی که در خیبر رو کند ، علی که با منجنیقانداختنش تو خیبر درو باز کرد ،علی که بعد از غزوات وسریه آت همه جا نقل قول علیست، علی زد ، علی کشت ، علی نجات داد ، علی پیغمبرو حمایت کرد ، آب زدن به صورتش بههوش اومد بلند شد بره خونه ،هی رو زمین افتاد ، اومد بالا سر فاطمه اش ،باالقابصدا زد جواب نداد ، دختر کسی که زکات رو با گوشه ی رداش می برد در خونه ی بیچارهها ، ای دختررسول خدا ، مادر حسن مادر حسین مادر زینب  ، خانم جان ، جوابنیومد ، چشا باز نشد . دستشو گذاشت اینور و اونور  صورت ، صورت رو مقابلفاطمه اش قرار داد . گفت : من علیم . چشماشو باز کرد ، اشکای علی رو پاک کرد ، بهصورتش کشید ؛ چه صورتی؟ صورت سیلی بخوره یه روز،دو روز،یه هفته،دو هفته کبود میمونه ، ورم میکنه،خوب میشه، آخه چشم که کار سیلی نبود،چشم قلاف خورده بود ، اشکصورتو گرفت به صورتش کشید ، میدونه اگرمشغول خدا بشه دیگه هیچی نمی تونه علی رو ازمناجات خارج کنه ،نمازمی خوند تیرازپاش درآوردن ،گفت علی جان قرآن بخون ؛ صدایقرآن خوندنت رو دوست دارم ، شروع کرد قرآن خواندن ،که حواس علی به قرآن باشه ،فاطمه چشماشو ببنده ،داشت قرآن می خوند ،یهو صدای فاطمه بلند شد ،اشهد ان لا الهالله... اشهد انّ محمد رسول الله...اشهد انّ علیاً ولی الله....اشهد ان موت الحق،یه وقت دید هاتفی صدا می زنه کنار برید یتیمای فاطمه بیان ،بچه های فاطمه خودشونورو مادر انداختند ، ارباب من وشما صورت رو کف پای مادر گذاشت ، با احترام بچه هارو برداشت ؛ اما یه جا سراغ دارم از رو نعش بابا ،با تازیانه آمدندبچه سه چهارساله رو جدا کردن ، بدن پاره پاره بود...

تعداد صفحات : 8

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    برنامه های آینده


    آمار سایت
  • کل مطالب : 152
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 120
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 136
  • بازدید ماه : 219
  • بازدید سال : 691
  • بازدید کلی : 12,409
  • کدهای اختصاصی
    جلسات هفتگي

    سه شنبه ها

    ساعت 22 ساوه ميدان سرداران مرقد مطهر امامزاده سید اسحاق ع صحن جامع

    چهارشنبه ها

    ساعت 20ساوه خیابان شهید اسدی پشت امامزاده سید ابورضا هیئت امام حسن ع

    پنجشنبه ها

    ساعت 21 ساوه خیابان پیروزی بعد از اداره پزشکی قانونی ساوه هیئت بیت الحیدر ع